چکیده:
در این نوشتار با توجه به داستان وادی نمل، تلاش شده تا به نقل مفاهیم اخلاقی، در مکالمه بین مورچه و سلیمان نبی علیه السّلام ـ که زعامت و پیشوایی جامعه انسانی را برعهده داشته است ـ بر اساس چنین گفتگویی، ضمن اثبات شعور و درک حیوانات، انطباق شاخصهای اخلاقی قابلملاحظهای که در این گفتگو وجود داشته، با جامعه کنونی ترسیم میگردد. مفاهیم عالی چون: شکر نعمت، لزوم انتقادپذیری حاکمان، توجه به رضایتمندی حقتعالی و لزوم پرهیز رهبر جامعه از فساد و ظلم و برقراری عدالت در سطوح مختلف جامعه و نیز وظیفه رعایا در مقابل حکومت، از مهمترین نکات اخلاقی قابلبرداشت از داستان مورچه در سوره نمل است که به صورت حکمت در قصص قرآنی از زبان حیوانات با مسائل اخلاقی جامعه امروز دلالت دارد.
In this paper، according to the story of the Valley of the Ants، wadi an-naml، it has been tried to explain the ethical concepts in the conversation between an ant and the prophet Solomon (AS)، as a social human leader. As understood by the dialogue، we find a type of knowledge in animals and of correspondence of ethical values mentioned in it to present society. The great concepts such as: thanksgiving for blessings، the necessity for rulers` capability of criticism، avoiding opperession، establishing justice at various levels of society and noticing Divine satisfaction as well as the citizens` duties before the government، are the most important moral points of the story denoting our today social issues.
خلاصه ماشینی:
(فخر رازی، 1371: 24 / 549) اثبات شعور در حیوانات در بررسی گفتار سلیمان× با مورچه در گفتگویی که بین سلیمان نبی و مورچه رخ داده است این سؤال به ذهن میآید که براساس مکتب قرآن، آیا حیوانات، شعور و قدرت تشخیص بین خیر و شر را دارند؟ ازآنجاییکه قرآن کریم به گفتگوی بین سلیمان و مورچه اشاره مینماید تحقق این امر قابل اثبات است؛ وانگهی مورچه در خطاب به دیگر مورچهها به آنان توصیه مینماید که وارد خانههایتان شوید تا سلیمان و لشکر او شما را لگدمال نکند (نمل / 18) تشخیص اینکه امکان پایمال شدن توسط سلیمان و لشکر او وجود دارد دلالت بر تشخیص وقوع شری میکند (ابن شهرآشوب، 1369: 2 / 23؛ زمخشری، 1418: 3 / 356) که مورچه همنوعان خود را ضمن آگاهی دادن از آن بیم میدهد؛ بنابراین حیوانات توانایی تشخیص خوبیها و بدیها و تمییز خیر و شر را دارند که به اثبات حداقل مقداری از شعور در آنان دلالت میکند (اسراء / 44؛ نمل / 17؛ نور / 41؛ فصلت / 11)؛ مانند اینکه مورچه میفهمد که دانههایی که جمع میکند باید نصف شود تا بر اثر نفوذ رطوبت در آنها جوانه نزند (طبرسی، 1389: 7 / 516) ازاینرو این رفتارها را نمیتوان ناشی از غریزه دانست؛ زیرا غریزه معمولا سرچشمه کارهای یکنواخت و مستمر است، اما اعمالی که در شرایط خاص که قابل پیشبینی نبوده، بهعنوان عکسالعمل انجام میگردد به فهم و شعور شبیهتر است تا به غریزه (مکارم شیرازی، 1385: 5 / 282) این مقدار شعور نهتنها در حیوانات (ملک / 19)، بلکه در موجودات بیجان (احقاف / 6 ـ 5) نیز قابل مشاهده و اثبات است و ملاصدرا حکیم نامآوازه جهان اسلام نیز به اثبات شعور در مجموعه کائنات پرداخته و در نوشتههای خود به این مهم اشاره داشته است.