چکیده:
در یهود و اسلام، به دلیل منبع مشترک و تأکیدشان بر لزوم رعایت شریعت، مشابهتهای فراوانی وجود دارد. همچنین این دو دین به مناسبت تأکید بسیارشان بر شریعت، به عنوان ادیان تکلیفمدار شهرت یافتهاند؛ تکالیفی که در روابط میان افراد و همچنین رابطة انسان با خدا شکل میگیرد و مؤمنان مکلّف به اجرای آن هستند. یکی از این روابط، رابطة متقابل همسران است که قوانین جاری میان آن دو، برای شکلگیری خانوادهای سالم و در نتیجة آن جامعهای پاک، اهمیت مییابد. یهود و اسلام مسئولیتهای جاری در امور خانه و خانواده را به گونهای میان این دو عضو اصلی تقسیم کردهاند که نهایتاً به برقراری نظم و اعتدال در آن منجر میشود. در این تقسیمبندی نیز مشابهتهای بسیار نمایان است. این پژوهش به موضوع تکالیف و حقوق همسران در یهودیت و اسلام، با محوریت تلمود و من لایحضره الفقیه، به عنوان دو منبع فقهی مهم در این دو دین، میپردازد.
خلاصه ماشینی:
اما آیا حقیقت دین چنین است و شریعت ، تنها توجهش به تکلیف آدمی است و حق در این میان نادیده گرفته شده است ؟ هدف از این تحقیق ، بحث دربارة حقوق و تکالیف متقابلی است که در دو منبع معتبر یهود و اسلام شیعی، یعنی تلمود بابلی و من لایحضره الفقیه به عهدة همسران گذاشته شده است ؛ حقوق و تکالیفی که گاه با همپوشانی هم ، گواهی بر اهمیت داشتن حق در کنار تکلیف در این دو دین ابراهیمی است .
٤. زناشویی: حق زناشویی از جمله حقوقی است که برای زن شمرده شده و مرد نمیتواند به شرطی که زن بر این حق ادعایی نداشته باشد، او را به عقد خود درآورد.
در غیر این صورت ، چنانچه مرد، مهریه را به پدر دختر داده باشد، دختر حق دارد مهرش را از شوهرش مطالبه کند و آن پولی که به پدرش پرداخت شده ، جزء بدهی پدر به شوهر شمرده میشود.
تبعیت : اطاعت از شوهر، تکلیفی برای زن شمرده شده ١ که مایۀ لذت مرد است ٢ و زنی که از شوهرش نافرمانی میکند، نمازش پذیرفته نیست ٣ و از پست ترین زنان به شمار میرود.
به همین سبب به طور خاص پرداخت فدیه ی زن نیز مطرح و از تکالیف مرد یهودی شمرده شده است ، اما در من لایحضره الفقیه حرفی در این زمینه نیست .
٦. در من لایحضره الفقیه ، حقوقی که برای مرد شمرده شده ، تکلیف زن نیز به حساب آمده است ، اما در تلمود این همپوشانی مطرح نیست .