چکیده:
تشخیص جنسیت افراد دوجنسه با بهرهگیری از معیار شمارش تعداد دندهها، از جمله مسائلی است که در فقه اسلامی محل مناقشه بوده و طرفداران آن، به روایات آفرینش زن از دندهٔ مرد و آفرینش حواء از دندهٔ آدم استناد کردهاند؛ روایاتی که بنا به ادعا، روایت شریح قاضی، معتبرترین آنها است. با بررسی سندی و تاریخی روایات مزبور و سیر تحول آنها در منابع روایی، آثار جعل در آنها روشن میشود. بررسی اختصاصی روایت شریح نیز اشکالات مختلف سندی و متنی آن را آشکار کرده، وجود روایات معارض و قراین جعل، بهویژه مخالفت روایت شریح با مسلمات علمی، جعلیبودن آن را مرجح میکند. بنابراین، ممکن نیست برای معتبربودن معیار شمار دندهها در تشخیص جنسیت و صدور دیگر احکام، به این روایت استناد کرد.
خلاصه ماشینی:
مهمترین مستند پذیرش این معیار، روایتی است که در منابع فریقین نقل شده و مشهور به روایت شریح قاضی است که علاوه بر تصریح به خلقت حواء از یکی از دندههای آدم، تعداد دندهها را به عنوان معیار تشخیص مرد از زن ذکر کرده است؛ و از آن برداشت کردهاند که ممکن است افرادی این قابلیت را داشته باشند که در آن واحد، هم باردار شوند و هم باردار سازند؛ و به آن برای اثبات امکان پدیدآمدن تغییر جنسیت واقعی، استناد شده است (مؤمن قمی، 1385: 22).
نقد: اگر بپذیریم وجاده روایت با توصیف مذکور حائز اعتبار شود، باز هم راویانی همچون «جعفر بن احمد بن علی المونسی القمی» و «احمد بن محمد بن یوسف» و «حبیب الخیر» در سند آن مجهولاند و «محمد بن حسین بن سعید الصائغ» با عنوان «جدا ضعیف» توصیف شده است (خویی، 1413: 16/8)، بنابراین روایت ضعیف است و در خور اعتماد نیست.
3. عاصم بن حمید از محمد بن قیس از امام باقر 7 (صدوق، 1413: 4/327)؛ علامۀ حلی وضعیت راویان این سند را نامعلوم دانسته و از ابراز فتوا بر طبق آن خودداری کرده (حلی، 1413: 9/100) و در شرایع نیز روایت ضعیف دانسته شده است (محقق حلی، 1408: 4/39)، اما برخی آن را حسن (اردبیلی، 1403: 11/580 و 588؛ خوانساری، 1405: 5/380)، حسن کالصحیح (عاملی، بیتا: 8/217)، معتبره (سبزواری، 1413: 30/251)، قوی (مجلسی، 1406: 11/366) و صحیح توصیف کردهاند (نراقی، 1415: 19/448؛ سبحانی، 1415: 376؛ محسنی، 1424: 1/222).