چکیده:
به اتخاذ تصمیم در نظام سیاسی که بر اساس کنترل های بازخوردی باشد، تصمیم گیری در نظام سیاسی
سایبرنتیک می گویند. به این صورت که نظام بر پایه اطلاعات دریافتی از محیط که یا خبر از وضعیت مطلوب
می دهند یا خبر از بحران و آشوب تصمیم گیری می کند. به عبارتی نظام سیاسی بر مبنای مدل سایبرنتیک، توانایی خودکنترلی و خود تعدیل کنندگی دارد. هدف این نظام رسیدن به تعادل است، نظم و وحدت اساس این نظام را تشکیل می دهد. مسئله اینست که ایجاد تعادل به معنی تحمیل نظم به فرد و نادیده گرفتن اراده و عمل متفاوت اوست. نظام سایبرنتیک رفتارهای ناهمسو با نظام که بحران زا و آشوب گونه اند را بعنوان بازخورد منفی و مبنای برای تصمیم گیری های آتی خود می داند.
خلاصه ماشینی:
بر اساس این اطلاعات فرد پاسخ میدهد، در این بین کنشگران دارای یک حالت مکانیزم در حد وسط خودآگاهی هستند که خود ناشی از مکانیزم بازخورد درونی سیستم است که میتواند با اطلاعات دیگر موقعیت ها و حافظه ها ترکیب شود و موجب انتخاب از یکسری کنش های آماده در جهت اهداف همسو با فرد شود (ریتزر: ١٣٧٤، ٤٥٦-٤٥٧).
ما در این مقاله میخواهیم علاوه بر نظام سایبرنتیک ، علت ظهور بازخورد منفی را نیز توضیح بدهیم ، یعنی فرایند شکل گیری آگاهی و آنچه موجب تصمیمات و انتخاب های ناسازگار با نظام میشود را بیان کنیم .
برای هوسرل اینچنین بنیادهای شناخت شناسی و سوبژکتیویته ویران شده بود و تنها واقعیت ممکن را فنومن میدانست ، جوهر باید در درون فنومن دیده شود و تنها از طریق فهم فنومن میتوان به خود و شناخت رسید در جایی که معنی و شهود به هم میرسند، در واقع فهم ١ معیار ابتدایی برای رسیدن به واقعیت است .
اما نظام سایبرنتیکی که ما تأکید آن را بر آگاهی و عمل گذاشتیم در پی حذف کامل این بازخوردها نیست و حتی آنها را برای تکامل نظام ضروری میداند، چرا که بازخورد منفی خبر از نقص و ناکارامدی تصمیمات گذشته میدهد و میتواند باعث ارائه راهکارهای جدید و پویایی نظام سیاسی شود.