چکیده:
بابیت، از جمله جریان های معتقد به نسخ شریعت اسلام بر پایه ادعاهای سید علی محمد شیرازی (باب) (م 1266ق) است. پیروان او، همه کوشش خود را به ویژه در نشست بدشت به کار بستند تا ضمن اعلام نسخ شریعت اسلام و جایگزین ساختن کتاب «بیان» به جای قرآن، شریعت ادعایی جدید را دینی مستقل و بدیع جلوه دهند. اندکی پس از اعدام علی محمد شیرازی، حسین علی نوری (بهاء الله) مدعی نبوت و نسخ شریعت ادعایی «بیان» شد و بیش از بابیان بر نسخ اسلام و احکام آن تاکید کرد و بسیاری از احکام را به کلی تغییر داد. این نوشتار، با بررسی پیشینه مدعیان نسخ احکام و شریعت اسلام، در پی اثبات این نکته است که ادعای بابیان و بهائیان، تازگی ندارد و برگرفته از گفتار و کردار مدعیان پیشین نسخ اسلام مانند جریان های: اسماعیلیه، حروفیه، نقطویه و اهل حق است و تناقض های این ادعا به گونه و اندازه ای است که باور به نادرست بودن آن را به دنبال دارد.
خلاصه ماشینی:
آنان در ادعاهای خود، مدعی بداعت هستند؛ اما شواهد بسیاری وجود دارد که بر الگوگیری سران بابیت و بهائیت از جریانهای انحرافی تشیع دلالت دارند؛ از جمله میتوان به موارد ذیل اشاره کرد: هاجسن 747 (م 1968م) از تأثیر اسماعیلیه بر بهائیت مینویسد 748 و دانشنامه جهان اسلام گرایش نقطویان به بابیت و یاریرساندن به علیمحمد شیرازی در دینسازی را نقل میکند.
750 تحقیق حاضر، در پی پاسخ به این پرسش است که ادعاهای سران بهائیت درباره نسخ اسلام در فتنه بدشت، در چه جریانهای فکری و مذهبی پیش از خود ریشه دارد؟ بهائیان در موارد بسیاری، از نسخ اسلام سخن گفتهاند؛ ولی این نوشتار، از دستاویزهای غیرتاریخی آنان ـ که شرح آن نیازمند مقالهای جداگانه است ـ چشم پوشیده و نوشته را با گزارش نخستین ادعای نسخ آنها (گردهمایی بدشت) آغاز میکند.
د. علیمحمد شیرازی و حسینعلی نوری، در موارد بسیاری به خاتمیت پیامبر اکرم9 و شریعت اسلام اعتراف کردهاند که نمونههایی از آنها را گزارش میکنیم: ـ علیمحمد شیرازی در سال 1262ق، پیش از آشنایی و الگوگیری جدی از جریانهای پیشین، درباره نسخنشدن اسلام و ماندگاری احکام این شریعت الهی و پاسداری چهارده نفس مقدس از این شریعت، مینویسد: نفس دین و اهل آن، به قدرت الله ترقی نمودهاند تا یوم ظهور حقیقت محمدیه9 که مقام دین و اهل آن به مقام «فکسونا العظام لحما ثم انشأناه خلقا آخر» رسیده بوده، «فتبارک الله احسن الخالفین» و از این جهت است نسخ شرایع و ملل، لاجل آنکه تکلیفی که به یوم نطفه بوده، هرگاه به یوم مضغه شود، محض ظلم است و بعد از آنکه تکلیفی که به مقام خلق لحمیه تعلق گرفت، به علت اینکه تبدیلی از برای او مقدر نشده، این شریعت مقدسه (اسلام) هم نسخ نخواهد شد؛ بل «حلال محمد9 حلال الی یوم القیمة وحرام محمد9 حرام الی یوم القیمة.