چکیده:
چالش روش های فهم درست اندیشه به طور عام و اندیشه سیاسی به طور خاص، چالشی است که طی چندین سده متاخر میان متفکران این حوزه جریان داشته است. یکی از این روش های پیشنهادی، هرمنوتیک بوده است. اما هرمنوتیک به مثابه روش، گاه مورد این نقد قرار گرفته است که از عینیت گرایی لازم برخوردار نبوده است. رویکرد ذهن گرایانه و روش شناسی فرد گرایانه مستتر در آن از سوی برخی رویکردهای رقیب مورد چالش قرار گرفته است. در این مقاله کوشش می شود که با استفاده از روش فلسفه تطبیقی و استفاده از ابزار و مفاهیم تحلیلی هرمنوتیک اسکینر و گادامر در خوانش متن به شکلی بازاندیشانه به بازسازی یک روش تلفیقی دست یازیم. در این مسیر به شکل تطبیقی از آموزه های اسکینر و گادامر استفاده می کنیم تا با گذر از آنها به یک روش ترکیبی برای فهم اندیشه دست یابیم. در این روش، ضمن استفاده از فن کنش گفتاری مورد استفاده هرمنوتیک اسکینر، به نقش مخاطب در معنایابی نهایی به شیوه گادامری توجه می شود. این روش تلفیقی در خوانش متن بی تاثیر از روش های بازاندیشانه و ساخت یابی نیست.
The challenge of methods of proper understanding of thought، in general، and that of political thought، in particular، is a challenge that the thinkers of this field have been facing for the past several centuries. One of these methods is hermeneutics. But hermeneutics، as a method، has at times been criticized for not enjoying the necessary objectivism. The subjective approach and individualistic method latent in it has been challenged by some rival methods. In this article، it has been attempted to attain a synthetic method in a revised form through employing comparative philosophical method and using analytical tools and concepts of Skinner and Gadamer’s hermeneutics in reading the text. The teachings of Skinner and Gadamer have been used in a comparative form so that by transition from them to a synthetic method is attained for understanding thought. In this method، while using the technique of speech act used by Skinner’s hermeneutics، the role of audience in finding the final meaning through Gadamer’s method is considered. This synthetic method of reading the text is not free from influence of revised and constructionist methods.
خلاصه ماشینی:
سؤال اصلی ما در این مقاله این خواهد بود که آیا روش مناسبی برای درک و فهم متون اندیشه سیاسی وجود دارد که (هم به شیوه هرمنوتیک روشی) روشمند بوده، عینیتپذیر باشد و (هم به شیوۀ هرمنوتیک فلسفی) سهم مخاطب و زمان حال در آن تعبیه شده باشد؟ در این مقاله مدعی هستیم که از میان سنتهای متفاوت هرمنوتیکی که رایج است، اسکینر و گادامر دو متفکری هستند که برخلاف آنکه بسیار از هم دور پنداشته شدهاند و تحت دو سنت متفاوت هرمنوتیک روشی و هرمنوتیک فلسفی طبقهبندی شدهاند، میتوانند نقاط مشترک و مکمل یکدیگر داشته باشند.
در اینجا متناسب با روش فلسفه تطبیقی میتوان به لحاظ منطقی و از منظر یک تطبیقگر چنین گفت که: اگر آنچنان که اسکینر عنوان میکند، نگارش متن در موقعیت است و متون پدیدههای ارتباطیاند (مرتضوی، 1389: 176)، اگر مؤلف در کنش و واکنش با زمینه، متن را نگاشته است و به تعبیر اسکینر عمل نگارش را انجام داده است، پس نتیجۀ منطقی گفتۀ اسکینر میتواند این باشد که فرایند تفهم و موقعیت مخاطب نیز از این قاعده نمیتواند مستثنا باشد؛ زیرا مفسر و مخاطب نیز نمیتواند به طور مطلق از زمینه خود جدا شود.
در بیشتر منابع، گادامر به عنوان متفکری طبقهبندی شده که در فهم اثر بر فهم مخاطب انگشت میگذارد و به این لحاظ او را در شمار مخاطبمحوران قرار میدهند و اسکینر به واسطه توجه و تأکید برای بازیابی معنا و قصد متن- مؤلف در زمره مؤلفمحوران طبقهبندی شده است.