چکیده:
معرفت به واجب تعالی از برترین معرفت های انسانی است. نحوه این معرفت، همواره مورد توجه و بحث بوده است.معرفت حصولی،یکی از دو نوع معرفت است که از طریق مفاهیم ذهنی ،آگاهی به اشیاء حاصل می شود.درحکمت متعالیه معرفت به اشیاء براساس معیارهائی چون رابطه وجودی میان دوشی،معلول بودن مدرک و مرتبه وجودی آن پدید می آید. پرسش اساسی این است که انطباق این معیارها بر معرفت حصولی به واجب تعالی چگونه است؟ ملا صدرا با طرح سطوح مختلف معرفت به واجب، مانند معرفت به ذات ، صفات و افعال، معرفت حصولی به واجب را در برخی از این سطوح به کلی نفی می کند در این مقاله، در بخش نخست ابتدا معیارهای سه گانه حصول معرفت میان دو شیءتبیین و آگاهی به واجب براساس هریک از آنها بررسی می شود و دربخش دوم، دلایل نفی علم حصولی به ذات واجب مانند: وجود خاص ،صرافت ذاتی و نامتناهی بودن حق ، و امکان معرفت حصولی به صفات و افعال الهی مطرح شده است
Knowing God is the hiest level of human knowledges. The mode of this knowledge has always been notable and controversial subject. The acquired knowledge is one of the two kinds of knowledge in which by the mental concepts the knowledge of objects can be achieved. In Transcendental theosophy, Knowledge of thing, has been On the basis of criteria such as the existential relationship between Two objects, Perceived thing should be an effect and depends on its existential degree. Accordingly, the basic question is, How is the acquired knowledge to the necessary Being ? Mulla Sadra, by representing different levels of knowledge of God such as essence, attributes and acts, rejects the acquired knowledge in certain levels. In this article, at the first section, three criteria for obtaining acquired knowledge between two objects has been Explained. in the second part, the reasons for rejecting the acquired knowledge to God’s nature such as :God's specific being, essential simpility & his infinity , And the possibility of acquired knowledge of divine attributes and acts has been taken into consideration.
خلاصه ماشینی:
پرسش اساسي اين است که انطباق اين معيارها بر معرفت حصولي به واجب تعالي چگونه اسـت ؟ مـلا صـدرا بـا طرح سطوح مختلف معرفت به واجب ، مانند معرفت به ذات ، صفات و افعال ، معرفت حصولي به واجـب را در برخـي از اين سطوح به کلي نفي مي کنـد در ايـن مقالـه ، در بخـش نخسـت ابتـدا معيارهـاي سـه گانـه حصـول معرفـت ميـان دو شيءتبيين و آگاهي به واجب براساس هريک از آنها بررسي مي شود و دربخش دوم ، دلايل نفـي علـم حصـولي بـه ذات واجب مانند: وجود خاص ،صرافت ذاتي و نامتناهي بودن حق ، و امکان معرفت حصولي به صفات و افعـال الهـي مطـرح شده است کليد واژه ها: واجب تعالي، معرفت حصولي، معيارهاي معرفت ، ذات ، صفات ، افعال ملاصدرا _____________________________________________ ١- استاديار گروه فلسفه و کلام اسلامي دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران مرکزي.
وي ادراک حصـولي از واجـب را غيـر ممکن مي داند ودلائل متعددي براي نظريه خود اقامه مي کندابتـدا بايـد دلائـل صـدرا مطـرح شود و سپس حدود معرفت حصولي ونتـايج چنـين ديـدگاهي بررسـي گـردد ايـا بـا نفـي علـم حصولي به واجب ،معرفت هاي حاصل شده براي انسان به صورت مفـاهيم ذهنـي، جـزء علـوم حصولي اند؟آيا اين مفاهيم ذهني لوازم وجود واجب هستند؟ و شناخت واجب کـه عمومـأ بـه اين نحوبراي انسان حاصل مي شود از چه اعتباري برخوردار است ؟ سؤال اساسي ديگر در ايـن زمينه اين است که معرفت به واجب در چه سطحي مطرح است ؟ آيا معرفـت بـه ذات اسـت يـا معرفت به صفات و يا معرفت به افعال ؟ متعلق علم حصولي ابتدا بايد متعلق علم حصولي را از ديدگاه صدرا مشخص ساخت .