چکیده:
با توجه به شکل گیری تظاهرات و اعتراضات گسترده در سال 2010 میلادی در برخی
کشور های آفریقایی و عربی خاورمیانه از قبیل تونس، مصر و لیبی، لذا این روند به سرعت به
کشور همسایه ی جمهوری اسلامی ایران یعنی سوریه سرایت کرد.
نظر به اینکه کشور سوریه از موقعیت ژئوپولیتیکی خاصی برخوردار بوده و در محور
مقاومت قرار دارد و همچنین نقطه ی اتصال و ارتباط ایران با حزب الله لبنان می باشد، لذا
تحولات این کشور به شدت مورد توجه سیاست گذاران جمهوری اسلامی ایران قرار گرفته و
باعث تغییر نگرش و تغییر سیاست خارجی ایران در منطقه و سوریه گردید. از آنجا که کشور
سوریه از اهمیت خاصی در منطقه برخوردار بوده و نقطه اتصال کشورهای خاورمیانه به ترکیه
و اروپا بوده لذا تحولات این کشور مورد توجه کشور های غربی و عربی قرار گرفته و این
کشور به جولانگاه سیاسی کشورهای ذی نفوذ منطقه تبدیل شده و باعث تقابل منافع ایران با
کشور های همسایه از قبیل عربستان، قطر و ترکیه گردید که این روند روز به روز رو به
وخامت گذارده و در واقع تحولات سوریه به نوعی تبدیل به جنگ نیابتی کشور های متخاصم
منطقه و آمریکا علیه منافع اقتصادی، سیاسی و امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران شده است
Given the widespread protests and protests in 2010 in some Middle Eastern
African and Arab countries, such as Tunisia, Egypt and Libya, the process
quickly spread to the neighboring country of the Islamic Republic of Iran,
Syria.Since the Syrian state has a special geopolitical position and is in the
center of resistance, as well as the point of connecting and connecting Iran with
Lebanon's Hezbollah, the developments of this country have been highly
regarded by the policy makers of the Islamic Republic of Iran and caused a
change The attitude and change of Iran's foreign policy in the region and Syria.
Since the Syrian people are of particular importance in the region and the point
of connection between the countries of the Middle East to Turkey and Europe,
the developments of this country are considered by the Western and Arab
countries, and this country has become a political destination of the affected
countries of the region and contradict Iran's interests came from neighboring
countries such as Saudi Arabia, Qatar, and Turkey, which has been
deteriorating, and in fact the developments in Syria have become a war of
protest of the hostile states of the region and the United States against the
economic, political and national security interests of the Republic Islamic
Republic of Iran.
خلاصه ماشینی:
اما علی رغم بهبود روابط دو کشور طی سال های اخیر، چرخش رویکرد اردوغان نسبت به سیاست های بشار اسد در پی تحولات اخیر در سوریه ناشی از عوامل داخلی چون اهمیت به منافع ملی در سیاست خارجی ترکیه و عوامل خارجی چون نقش کشورهای خارجی به ویژه آمریکا و اتحادیه اروپا می باشد(برزگر،1392: 310).
دولت ترکیه ضمن تبعیت از اصول و مبانی شکل دهنده سیاست خارجی خویش که مبتنی بر آموزههای واقعگرایانه که تأکید بر قدرت به خصوص ابعاد نظامی آن، اولویت بخشیدن به منافع ملی، اعتقاد به شرایط هرج و مرج گونه (آنارشیک) نظام بین الملل، فقدان اقتدار مرکزی در سیاست بین الملل، عقلانیت رفتاری دولتها در تامین حداکثری منافع ملی و همچنین عدم امکان توسعه همکاری های بین المللی از ویژگیهای بارز آن می باشد، از همان ابتدا به عنوان یکی از بازیگران تأثیرگذار فارغ از ابعاد منفی یا مثبت ماهیت تأثیرگذاری خویش، در بحران سوریه شناخته شده است که از آغاز بحران در سوریه سعی کرده است با حمایت از نیروهای معارض داخلی و تقویت آنها، زمینههای سرنگونی بشار اسد را فراهم کرده و در نهایت با سقوط نظام سیاسی سوریه به آنچه که میخواست و در صدد آن بوده است یعنی تغییر ساختاری نظام سیاسی سوریه و متعاقب آن تحقق مقام مرجعیت منطقه ای ترکیه از این راه، دست یازد.