چکیده:
از دیدگاه اسلام آن نظام حقوقی درست، استوار و شایسته حکومت بر زندگی انسان ها است،
که بنیادی الهی داشته باشد، و چون خدا – خالق بشر آن را خود ترسیم می کند، پس قادر است
که قواعد و مقررات حقوقی را درست هماهنگ با مقتضای طبیعت بشر قرار بدهد؛ و باز چون
قوانین طبیعی تغییر ناپذیر و ثابتند، ما نیز در زمینه مقررات حقوقی الهام یافته از فطرت، با مقرراتی
ثابت سر و کار خواهیم داشت. تردیدی نیست که حقوق بین الملل اسلامی به معنای مقررات کلی
حاکم بر روابط بین المللی یک کشور مسلمان، عمدتا در دوره ده ساله زندگی سیاسی پیامبر
بزگوار اسلام در مدینه، تکوین یافت. اولین دولت اسلامی با هجرت پیامبر صلی الله علیه و آله و
سلم به مدینه شکل گرفت . پیامبر اکرم با پیمان مدینه جمعیت دولت خویش را مشخص کرد
مسلمانان و یهودیان اعضای اولیه جمعیت شدند با فتح مکه برخی سرزمینهای دیگر و مسلمان شدن
مردم آن سرزمینها جمعیت مسلمان دولت اسلامی افزایش یافت و با نزول سوره توبه و تشریع پیمان
ذمه عضویت پیمانی در دولت اسلامی افزون بر یهودیان مدینه سایر اهل کتاب را نیز شامل شد. به
این ترتیب با تاسیس دولت اسلامی در مدینه نهاد تابعیت نیز به وجود آمد . این تابعیت بر یکی از
دو معیار ایمان یا پیمان استوار بود. لذا یکی از مبانی تقسیم بندی جریان های سیاسی و فکری در
قرآن، ایمان و بی ایمانی افراد و جناح های فکری و سیاسی است. از این رو فقها کشورها را به
یاد کرده و هر داری را مبین همان « دار » لحاظ موضعی که در برابر اسلام اتخاذ می کنند ، به عنوان
حالتی قرار داده اند که مردمشان از نظر عقیدتی و سیاسی برای خود برگزیده اند . در شناسایی
کشورها نیز اسلام در سه زمینه عمده به آن توجه دارد؛ قدرتی مشروع و برحق است که بر اساس
معیار اسلام باشد، قدرت مورد نظر مشروع است اما به لحاظ قانونی و النهایه رژیم حاکم بر آن
حتی فاقد همین مشروعیت قانونی نیز باشد و فقط به جهت اضطرار ناگزیر از شناسایی کشور
مربوطه باشد . البته ضرورت شناسایی از دیدگاه اسلام و معاصر نیز متفاوت است به جهت اینکه در
اسلام، شناسایی تا رفع ضرورت ادامه دارد، در حالیکه در بین ملل معاصر چنانچه منافعی در
برداشته باشد، حتی این شناسایی توسعه و ادامه نیز پیدا می کند
From the Islamic point of view, it is a proper, sound and worthwhile legal system of
human life that has a divine foundation, and since God - the creator of the human
person himself picks up, he is able to correctly align the rules and regulations with the
requirements And since natural laws are invariable, we will also be subject to fixed
rules in the field of legalized inspirational law. There is no doubt that Islamic
International Law was the meaning of the general rules governing the international
relations of a Muslim country, mainly during the ten-year period of the political life of
the Prophet of Islam in Medina. The first Islamic state was formed with the emigration
of the Prophet (peace be upon him and his family) to Medina. Prophet Muhammad
proclaimed the population of his government with the treaty of Medina Muslims and
Jews were the primary members of the population. By conquering Mecca some other
lands and Muslims becoming Muslims of those lands, the Muslim population of the
Islamic State increased and by the rebirth of the Surah and the proclamation of a treaty
signing a treaty in the Islamic State In addition to the Medina Jews, other people from
the book also included. In this way, the establishment of the Islamic State in Medina
was also created by the entity of nationality. This citizenship was based on one of two
criteria of faith or pact. Therefore, one of the bases for dividing political and
intellectual currents into the Qur'an is the belief and unbelief of individuals and
factions and political and political factions. Therefore, the jurists mention countries as
"dare" in terms of their position against Islam, and they identify each and every one as
their people have ideologically and politically elected. In identifying countries, Islam
also focuses on three major areas: a legitimate and legitimate power that is based on
the criteria of Islam, the legitimate power is legitimate, but the rule of law, even
lawfully, does not even have the same legitimate legitimacy, and only Due to the
urgent need to identify the country concerned. Of course, the need for identification
from the viewpoint of Islam and contemporary is also different, because in Islam,
identification is continued until the necessity is resolved, while in the interest of the
contemporary nations, even this identification will develop and continue.
خلاصه ماشینی:
از تابعیت که بگذریم، درباره حاکمیت میان اسلام و حقوق بین الملل معاصر ، تفاوتی در بینش وجود دارد که این است؛ مشروعیت سازمان سیاسی کشوری را که قصد ایجاد روابط با آن را دارد، احراز می کند که البته انعکاس آن را در عمل نیز محسوس خواهد بود.
در 27 بهمن 1313 با تصویب مواد 976 تا 991 در جلد دوم قانون مدنی ایران تابعیت اصلی ایران تنها بر مبنای ملیت ایرانی تعیین شد و پس از انقلاب اسلامی (1357 ش ) نیز همین معیار باقی می ماند پس از طرح موضوعات پیش گفته به سراغ اصل بحث می رویم؛ تعریف مؤسسه حقوق بین المللی از شناسایی: « شناسایی عملی است که به موجب آن دولتهای قدیمی، وجود یک جامعه سیاسی جدید و مستقل را که قادر به رعایت حقوق بین الملل می باشد، تأیید و تصدیق می کنند و اراده خود را مبنی بر شناسایی آن بعنوان عضو بین المللی اعلام می نمایند.
البته این نوع شناسایی از منظر حقوق بین الملل معاصر و اسلام متفاوت است بدین شرح که : الف- هدف و انگیزه دولت اسلامی رفع یک ضرورت است، لکن انگیزه ملل جهان منفعت طلبی و تأمین هرچه بیشتر منافع، به هر وسیله ممکن.
(در حال حاضر درالسلام ایران با هیچ کشوری چنین قراردادی ندارد) ب) دارالعهد : منظور از دارالعهد کلیه دولت ها و کشورها و سرزمین هایی است که مردم آنها براساس پیمانی که با مسلمانان بسته اند در کنار دارالاسلام از روابط صلح آمیز با امت اسلامی برخوردار می باشند و روابط سیاسی و اقتصادی و نظامی آن دو براساس پیمان مشترکی تنظیم شده است.