چکیده:
تشکیک وجود به معنای وحدت وجود در عین کثرت افراد و مصادیق آن است، یعنی حقیقت وجود در عین اینکه یک حقیقت واحد است، دارای مراتب متکثر بوده و مفهوم وجود بر همه آنها صدق میکند، اما نحوه صدق آن یکسان نیست بلکه در شدت و ضعف و کمال و نقص تفاوت دارد. به تعبیر دقیقتر، تشکیک وجود به معنای وحدت ما به الاشتراک و ما به الامتیاز مصادیق متکثر وجود است، بهگونهای که هر دو به یک حقیقت که خود وجود باشد، بازمیگردد. تشکیک وجود از مهمترین مبانی حکمت متعالیه است که بسیاری از مسایل فلسفه صدرایی بر محور آن تبیین و توجیه میشود؛ از اینرو شناخت چیستی و چگونگی آن و تفسیرهای مختلفی که از آن صورت گرفته است، در حکمت متعالیه دارای اهمیت خواهد بود. در فلسفه صدرا، تشکیک ماهیت رد شده و تشکیک در عرصه وجود پذیرفته شده است، اما اینکه تشکیک وجود به معنای تشکیک در مراتب وجود است یا مظاهر وجود، کلام ملاصدرا قابلیت هر دو تفسیر را دارد. برخی مواضع کلام او بر تشکیک در مراتب منطبق است و برخی موارد با تشکیک در مظاهر، لکن تشکیک در مراتب، با نظام هستیشناختی فلسفی بیشتر انطباق داشته و با دیگر مسایل فلسفه نیز تناسب دارد، درحالیکه تشکیک در مظاهر با نظام هستیشناختی عرفانی سازگار است.
خلاصه ماشینی:
"٢٨ به نظر میرسد تشکیک در مظاهر با این که از برخی عباراتی ملاصدرا به دست میآید؛ امـا از آنجا که مستلزم وحدت شخصی وجـود اسـت ، بـا سـاختار کلـی نظـام فلـسفی صـدرا چنـدان سازگاری نخواهد داشت ، زیرا با بیانی که از حقیقت تشکیک و معیار آن صورت گرفت ، وحـدت شخصی وجود، نه با نظریه تشکیک در مراتب میسازد و نه با نظریه تـشکیک در مظـاهر؛ چـون بر اساس وحدت شخصی وجود، کثرت ها فقط در مظاهر و تجلیات وجود جاری خواهد بود نـه خود وجود، حال اگر بگوییم میان این مظاهر متکثر رابطه تشکیک برقرار است ، این سؤال مطـرح می شود که اتحاد و اختلاف این ظهورات متکثر در چیست ؟ از این که ملاک تـشکیک ، وحـدت ما به الاختلاف و ما به الامتیاز است ، در این فرض ممکن اسـت مـا بـه الاخـتلاف ایـن مظـاهر متکثر در شدت و ضعف و تقدم و تأخر باشد، اما ما به الاتحاد آن ها آیا در خود وجود است یا در مظهریت وجود؟ در خود وجود نمی تواند باشد، زیـرا در ایـن صـورت مـلاک تـشکیک تحقـق نمی یابد چون وجود با ظهورات خود، حقیقت واحد نیستند تا ملاک تشکیک تحقق یابـد، یکـی وجود است و دیگری تجلی و ظهور وجود و بهره ای وجودی ندارد."