چکیده:
امروزه با گسترش فزایندۀ تقاضای جهانی برای انرژی، منابع انرژی مانند نفت و گاز اهمیت بسزایی یافتهاند. اما دستیابی به این منابع مهم، مستلزم استفاده از زمینها و داراییهای مردمی است که در محدودۀ این منابع زندگی میکنند. این مردم شرایط ویژهای دارند، که آنان را در گروه متمایزی از مردم قرار میدهد و باید مورد توجه قرار گیرند. تعلقات مذهبی، سنتی، امرار معاش و مانند آن از مواردی است که این زمینها را برای این مردم بومی بسیار مهم میگرداند و ارتباطات آنان را محکمتر میسازد. اینکه ورود صنعت به قلمرو این مردم بومی چگونه باید صورت گیرد و آیا این مردم میتوانند نقشی در انتخاب این پروژهها داشته باشند یا خیر، پرسشی است که در پی پاسخ آنیم. الزاماتی که حقوق بینالملل برای حفظ حقوق بومیان تعیین کرده، الزام به اخذ رضایت و مشورت از بومیان است که مسئولیت دولتها را در پی دارد.
Today، because of the increasingly development of global energy demand، energy resources such as oil and gas are more important than before. However، achieving these significant resources requires the use of land and property of the people who live within the resources. These peoples may have special features. . Religious and، traditional affiliation، subsistence and other cases make the lands an important element for the indigenous people. In this paper we want to study the impact of oil and gas industry on indigenous peoples and how they can deal with industry. The international law to protect the rights of indigenous peoples has set requirements to obtain consent and consultation of indigenous peoples and states may be responsible for these requirements.
خلاصه ماشینی:
ازاین رو، مردم بومی مورد نظر این مقاله نباید با مـردم بـومی یـک منطقـۀ نفت خیز در داخل یک کشور یکسان انگاشته شود، گو اینکه در مورد قشر اخیر نیـز امتیازهـای خاصی از سوی مقنن و مقامات ملی از جمله در کشور مـا اختصـاص یافتـه باشـد کـه در ایـن صورت آن هم میتواند در نوع خود موضوع مطالعۀ رشتۀ دیگر یا حداقل تحقیـق دیگـری قـرار گیرد، زیرا منظور ما از مردم بومی شامل تمام اتباع یک کشـور نفـت خیـز در برابـر بیگانگـان و استعمارگران خارجی است که به هر ترتیب وارد کشور شده و به جای تخصیص منابع زیرزمینی به مردم بومی، از آن منابع برای مقاصد شخصی یا سیاسـی و اقتصـادی خودشـان بهـره بـرداری میکنند و مردمان بومی را از آن محروم میگردانند که در ایـن صـورت اغلـب مشـمول حقـوق بین الملل عمومی بوده و در این مقاله هم صرفا از این نظر مطالعه شده است .
برای تشخیص مردم بومی، معیارهای عینی عدیده ای به شرح ذیل پـیش بینـی شـده اسـت ؛ اگرچه نبود برخی از این معیارها لزوما به معنای بومی نبودن آن جامعه یا مردم نخواهد بود: اشغال زمین ها و قلمروهای آبا و اجدادی (یا حداقل بخشی از آنهـا) از زمـان هـای قبل از حملۀ جوامع استعمارگر و معمولا نوعی ارتباط معنوی بین مـردم بـومی و زمین ها در نظر گرفته میشود؛ اصل و نسب مشترک با ساکنان اولیه و اصلی زمین ها؛ تداوم تاریخی در سکونت و اشغال این زمین ها (ممکـن اسـت ایـن مـردم توسـط اشغالگرانی از این زمین ها بیرون رانده شوند، اما هنوز ادعای مالکیت این زمین هـا را دارند)؛ داشتن فرهنگ ، مذهب یا زبان خاص و حفاظت از آنها؛ داشتن سیستم حکومتی مختص به خـود و نهادهـای اجتمـاعی بـر پایـۀ قـوانین عرفی؛ حفاظت و توسعه و انتقال فرهنگ و سنن و زمین های اجدادی به نسل های بعدی "/> میگیرد، بیشتر مرتبط با داراییها و زمین هایی است که درگیر پروژه های صنعتی میشود.