چکیده:
شیخ حمزه بن علی اسفراینی از شاعران و نویسندگان قرن نهم هجری قمری است. زمانه وی، مصادف با اوضاع نابه سامان بعد از ایلخانان و قبل از شکل گیری صفویان می باشد. ارتباط با دولت شیعی سربداران و بررسی و تحلیل آثار و اندیشه های وی، نشان از تشیع و اندیشه های مهدویت در آثار و مخصوصا دیوان اشعار شیخ می باشد. از شیخ آذری آثاری به نظم و نثر باقی مانده که مهم ترین آن، دیوان اشعار، ارزش بسیاری در تاریخ و ادبیات قرن نهم دارد. از آن جا که آثار وی هنوز مورد بررسی و مطالعه قرار نگرفته، شناخته شده نیست. در این میان یکی از ویژگی های اصلی قصاید شیخ آذری، جایگاه مدح و منقبت ائمه اطهار و ارادت خاص و ویژه به امام زمان در آنهاست. این پژوهش با تحقیق بر روی نسخه های خطی دیوان شیخ آذری به بررسی و شناسایی مفهوم مهدویت و همچنین اندیشه انتظار در آن پرداخته است. بدون شک تحقیق بر آثار ارزشمند این سرزمین در شناخت و معرفی نویسندگان شیعی که در حوزه مهدویت کار کرده اند، قبل از شکل گیری حکومت صفویه کمک شایانی خواهد کرد.
Sheikh Hamzah ebn Ali Esfarayeny is a poet and writer of the 9th century AH. His time is coinciding with the unfortunate situation after the Ilkhanites and before the formation of the Safavids. Relations with the government of Sarbedaran and the study and analysis of his works and ideas indicate the Shiism and thoughts of Mahdism in the works, especially the poem of Sheikh. From Shaykh Azary, works have remained, most importantly; the poetry has a great value in nineteenth-century literature and history. Since his works have not yet been studied, he is not known. In this regard, one of the main attributes of Shaykh Azari's descendants is the regards of the Imams and special dedication to the Imam Mahdy. This research, by investigating on the manuscripts of the Divan Sheikh Azari, has investigated the concept of Mahdism and thought of Intizar. Undoubtedly, the study of the valuable works of this land in the knowledge and introduction of Shiite writers who worked in the field of Mahdism, will be of help before the formation of the Safavids
خلاصه ماشینی:
"ما را چو خاک دست فلک کرد پایمال یا حضرت امیر ولایت علی و آل بودی بنای ملک عجم سالم و صحیح تبدیل یافت آنهمه چون باب افتعال انعام دین هلاک شدند از کلاب ظلم وقت است اگر خروج کند شیر ذوالجلال کی باشد آنکه قفس صبر و انتظار مرغان خاندان بگشایند پر و بال خوش وقت آن زمان که به تایید ذوالمنن دولت کند به مرکز اولاد انتقال چون صاحب زمان هدایت کند خروج گردد زمان چو دور نبی ملک بیزوال بعد از کمال چون که زوالی مقرر است برکش لوای عدل که ظلم است بر کمال پشت و پناه دین چو تو باشی به گاه کین هر موی این ضعیف شود از تو پور زال تحقیق قول مصطفی را برون خرام تا کی میان خلق بود از تو قیل و قال شمع جلال را بنشان از جمال خویش چون با تو هست حکم جلالی و هم جمال زنگار کفر و ظلم نماند به دور تو با نور روز نیست شب تیره را مجال طالع شو از مدار هدایت به فال نیک تا کی زنند قرعه امید خلق فال در انتظار چشم زمانه سفید شد وز گفتگو زبان خلایق شده ست لال زاغان کفر جمله بریزند از افق عنقای قاف دین بگشایند پرو بال خوش وقت آن کسی که ببیند جمال تو ما در فراق روی تو خوش اهل آن وصال خلقی در انتظار تواند و علی الخصوص از مؤمنان خاص تو قومی فقیرحال زین جمله آذریست یکی کمترینشان مداح اهلبیت شما درگه مقال ای نیکبخت چون که ببینی جمال او برسان سلام بنده بدان سید رجال هر لحظه صد سلام و دعا بر جمال تو از حضرتی که نیست ورا شبه و هم مثال (آذری، 1389: 60) مربع در بخشی از دیوان شیخ آذری مربعی سروده شده که در نسخههای دانمارک و ملک وجود داشت و تنها قالب مربع دیوان میباشد."