چکیده:
کارایی مصرف انرژی، از دغدغههای مهم اقتصادی در جوامع شهری می باشد که بیش از 70درصد جمعیت کشور را به خود اختصاص داده است. از طرفی با توجه به اینکه در دهه گذشته، شاخص بهرهوری انرژی که از مولفههای هدفگذاری شده در سیاستهای اقتصاد مقاومتی است، کاهش یافته، ضروری است که سیاستهایی جامع، کارآمد و منسجم در راستای بهبود بهرهوری و کارایی مصرف انرژی در کشور، طراحی و اتخاذ شوند. بهینهسازی مصرف انرژی در جوامع شهری، تحت تاثیر عوامل و مولفههای متعددی است که یکی از این مولفههای تاثیرگذار، عوامل فرهنگی- اجتماعی میباشد و این امر به دلیل وجود عنصری به نام نگرش و رفتار مصرفی در میان اعضای هر خانوادهای است که ریشههای فرهنگی- اجتماعی داشته و بهتبع آن، تنها ابزارهای فرهنگی- اجتماعی در دگرگونی و اصلاح آن موثر هستند؛ اما این دسته از عوامل، کمتر در تحلیل بحث مصرف و رفتار مصرفی، موردتوجه محققان بودهاند. در پژوهش حاضر، رفتار مصرفی انرژی در جامعه شهری با رویکرد اقتصادی- اجتماعی، تحلیل شده و با استفاده از دادههای مبتنی بر نظر خبرگان کارشناس در این حوزه و نیز تکنیک تحلیلعاملی و مدلیابی معادلات ساختاری (لیزرل)، به تحلیل دقیق و علمی در این زمینه پرداخته شده است. براساس نتایج بهدستآمده از مدل مذکور، سیاستهای اقتصادی (چه از نوع قیمتی و چه غیرقیمتی)، تاثیر قابلقبولی در راستای بهبود و اصلاح رفتار مصرفی انرژی در جامعه شهری ندارند و رابطه ضعیفی بین این دسته از مولفهها و رفتار مصرف انرژی در خانوارهای شهری وجود دارد. در نقطه مقابل، باورها و هنجارهای اجتماعی و ملی، تاثیر بسزایی بر رفتار مصرفی داشته و در حال حاضر منشا اصلی شکلگیری و جهتدهی الگوی مصرف انرژی در جوامع شهری ایران میباشد. البته در این میان، تاثیر بالقوه ارزشهای دینی و اخلاقی بر باورها و هنجارهای اجتماعی و ملی نیز به اثبات رسید و با توجه به تاثیر مستقیمی که برای این دسته از مولفههای فرهنگی- اجتماعی بر رفتار مصرفی انرژی در جامعه شهری مشاهده گردید، میتوان ظرفیت بالایی را برای نگرشها و ارزشهای دینی- اخلاقی برای بهبود رفتار مصرفی در جامعه شهری قائل بود.