چکیده:
بانکداری مشارکتی بهعنوان یکی از انواع الگوهای بانکداری اسلامی مورد توجه نظریهپردازان مالی اسلامی بوده است. این نوع از بانکداری در حوزه عمل و نظر، با چالشهایی مواجه بوده است که برای رفع آن، راهکارهایی پیشنهاد شده است. یکی از چالشهای نظری، عدمتوانمندی در اطمینان بخشی به سرمایهگذاران ریسکگریز میباشد. این در حالی است که اطمینان بخشی به سرمایهگذاران ریسکگریز، یکی از کارکردهای مهم بانکداری متعارف است. در واقع، کارکرد مزبور با ماهیت بانکداری مشارکتی در تضاد است که میتوان از آن به کژکارکرد تعبیر کرد. این پژوهش، بر آن است تا به این سوال پاسخ دهد که چگونه میتوان به اصلاح کژکارکرد مزبور در نظام مالی پرداخت بهطوریکه از مشارکت و ظرفیت مالی سرمایهگذاران ریسکگریز استفاده کرد. پژوهش حاضر، برای رفع کژکارکرد مزبور الگوی مشارکت مطمئن را پیشنهاد میکند. در الگوی مزبور کارکردهای اطمینان بخشی و مشارکت میان سرمایهگذاران و سرمایهپذیران از یکدیگر منفک میشوند، بهطوریکه نهادهایی مانند صندوقها؛ کارکرد مشارکت میان سرمایهگذاران و سرمایهپذیران و ابزارهای پوشش ریسک مانند مشتقات مالی کارکرد اطمینان بخشی را انجام میدهند. این تحقیق، در نهایت به این مهم دست مییابد که ترکیب نهادهای مشارکتی و ابزارهای پوشش ریسک میتواند بهایجاد الگویی کمک کند که در آن مشارکت بهعنوان یکی از ارکان مهم نظام مالی اسلامی مورد توجه قرار گیرد و هم به نیازهای سرمایهگذاران ریسکگریز التفاتی شده باشد.
Collaborative banking as a type of Islamic banking model has been a matter of consideration among many Islamic finance theoreticians. This type of banking has faced many challenges in theory and practice for which some solutions have been presented. One theoretical challenge has been the inability to reassure risk-averse investors, whereas this is one of the most important functions of conventional banking. In fact, this function contradicts the nature of collaborative banking; hence a malfunction. This research intends to answer how this malfunction can be corrected in the financial system so that we could benefit from the participation and financial potential of risk-averse investors, with a final presentation of the “solid partnership model”. This model differentiates between reassuring functions on the one hand and the investors’ and investees’ partnership on the other, so that funding institutions will do the function of partnership, and risk-covering instruments will do the function of reassuring. The final achievement of this study is that a combination of partnership institutions and risk-covering instruments can contribute to the model in which participation will be considered as a major Islamic Finance system and at the same time risk-averse investors’ needs will be recognized.
خلاصه ماشینی:
این تحقیق، در نهایت به این مهم دست مییابد که ترکیب نهادهای مشارکتی و ابزارهای پوشش ریسک میتواند بهایجاد الگویی کمک کند که در آن مشارکت بهعنوان یکی از ارکان مهم نظام مالی اسلامی مورد توجه قرار گیرد و هم به نیازهای سرمایهگذاران ریسکگریز التفاتی شده باشد.
آنان تشکیل نهاد تکافل توسط واحدهای صنفی به منظور تسهیم ریسک بین تسهیلاتگیرندگان برای جلوگیری از ریسکهای پیشبینی نشده، راهکاری است که با هدف اجرای صحیحتر عقود مشارکتی در نظام بانکی مطرح کردهاند (شریفزاده و اعتصامی، 1392).
روشی که بانکداری متعارف برای این کارکرد معرفی میکند، اعطای سود قطعی بر سپردههاست که همان ربای قرضی است، لذا اگر اطمینان بخشی به سرمایهداران ریسکگریز که بخشی از بازیگران زمین نظام مالی و اقتصادی هستند، صورت پذیرد میتواند کژکارکرد بانکداری مشارکتی را رفع نمود.
صندوقهای سرمایهگذاری مانند سرمایهگذاری خصوصی<EndNote No="133" Text=" Private Equity"/> نهادهایی هستند که میتوانند مشارکت در سود و زیان میان سرمایهداران و سرمایهپذیران را برقرار کنند و با بهرهگیری از ابزارهای پوشش ریسک میتوان اطمینان بخشی به سرمایهداران ریسکگریز را به وجود آورد.
در واقع استفاده از نهادهای مشارکتی و ابزارهای پوشش ریسک میتواند اقتضائات شریعت مقدس را رعایت کند و سرمایهداران ریسکگریز را هم وارد در نظام مالی و اقتصادی کرد.
بهرهمندی از ابزارهای پوشش ریسک میتواند نقش مهمی در اطمینان بخشی به سرمایهگذاران ریسکگریز ایفا کند و در این رهگذر، سرمایه ایشان وارد فعالیتهای اقتصادی شود و شراکت نظام مالی که پایهای از مالی اسلامی است، هم محقق گردد.