چکیده:
هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر درآمد مالیاتی دولت بر بورس اوراق بهادار در ایران در فاصلهی فصل سوم سال 1378 تا فصل دوم سال 1387 است. برای تحلیل موضوع از الگوی اقتصادسنجی خودبازگشتی با وقفههای توزیعی[1] استفاده شده است. بر اساس نتایج بهدست آمده از این روش، اثرگذاری تمام ضرایب متغیرها بر اساس مبانی نظری مورد انتظار بوده و تمام ضرایب متغیرها بهجز ضریب نرخ سود بانکی از نظر آماری معنیدار است. بر این اساس در بلندمدت، افزایش یک درصد در شاخص قیمت تولیدکننده و پرداختهای عمرانی دولت، به ترتیب باعث افزایش 28/4 و 99/1 درصد در شاخص کل قیمت سهام میشود. همچنین افزایش یک درصد در نرخ بهره و درآمد مالیاتی دولت، به ترتیب باعث کاهش به 07/1 و 23/4 درصد در شاخص کل قیمت سهام میشود. در ضمن ضریب جملهی تصحیح خطا، نشان میدهد که در هر دوره (هر فصل) حدود 13/0 از عدم تعادل کوتاهمدت، برای رسیدن به تعادل بلندمدت تعدیل میشود.
خلاصه ماشینی:
در این راستا با توجه به اهمیت درآمدهای مالیاتی دولت در تأمین مالی بودجه ی کشور و هم چنین اهمیت بورس اوراق بهادار به عنوان مرجع رسمی و مطمئن برای به کار انداختن پس اندازهای راکد، پژوهش حاضر به دنبال پاسخ به این سؤال است که تأثیر درآمد مالیاتی دولت بر بورس اوراق بهادار تهران چگونه است ؛ که بدین منظور از متغیرهای نرخ سود بانکی ، شاخص قیمت تولیدکننده ، درآمد مالیاتی دولت و پرداخت های عمرانی دولت به عنوان متغیرهای توضیحی و شاخص کل قیمت سهام به عنوان متغیر وابسته استفاده شده است .
امین رشتی و رضایی (١٣٨٨) در پژوهشی با عنوان " پیش بینی درآمدهای مالیاتی مستقیم (برای دوره برنامه ٥ ساله پنجم توسعه اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران ) " به این نتیجه دست یافته اند که اولا روند درآمدهای مالیاتی مستقیم در طول برنامه ی پنجم توسعه افزایش یافته است و ثانیا روند کلی منبع مالیاتی شرکت ها تا سال ١٣٨٤ از مسیر بلندمدت خود منحرف نشده و مالیات های وصولی کمتر از مقدار پیش بینی - شده بوده است ؛ اما از سال ١٣٨٤ به بعد، به علت اضافه شدن عملکرد نفت ، مقادیر واقعی از مقادیر پیش بینی شده بیشتر شده است .
بر این اساس نتایج نشان می دهد که در بلندمدت ، به ترتیب افزایش یک درصد در شاخص قیمت تولیدکننده و پرداخت های عمرانی دولت ، باعث افزایش ٤/٢٨ و ١/٩٩ درصد در شاخص کل قیمت سهام شده است .