چکیده:
این مقاله با هدف تبیین هدایت، رهبری و راهبردهای شکوفا¬سازی نهاده¬های ذاتی انسان از دید قرآن نوشته شده و روش تحقیق آن کیفی است که از طریق روش تحلیل مضمون با محوریت آیات قرآن کریم انجام شده است. حاصل پژوهش بیان می¬کند که تمام نیازهای رشد و کمال انسان در نهاد انسان نگاشته شده است و تنها هدایت الهی میتواند موجبات شکوفاسازی صحیح آنها را فراهم سازد و چون انسان، نوع واحد است تنها یک برنامه که از آن به دین اسلام یاد میشود، میتواند انسان را بدرستی به مقصد مطلوب در تراز فطرت هدایت کند. هیچ زمانی خالی از امام و هادی الهی نبوده است و هر کدام به تناسب وضعیت زمانی و مکانی، هدایت مردم را به عهده گرفتهاند که از آن به شریعت یاد میشود تا به مقتضای زمان و مکان با راهبردهای متفاوت مانند راهبرد ابراهیمی، راهبرد موسوی و راهبرد عیسوی به روشنگری مردم بپردازند تا راهبرد محمدی برای همه انسانها تا روز قیامت معرفی شد و صیانت آن از تحریف لفظی و معنوی را خدا بر عهده گرفت و این نتیجه کلی به دست آمد که تمام مشکلات انسانها به عدم پایبندی آنان به شیوهها و روشهای پیامبران در مقابل راهبرد و شیوه شیاطین بر میگردد. راهبرد اساسی او برای رهایی از این مشکلات شناخت حقیقی جایگاه و مراتب انسان و پایبندی نسبت به آموزههای دینی تحت قیومیت و رهبری رهبر الهی است.
خلاصه ماشینی:
هیچ زمانی خالی از امام و هادی الهی نبوده است و هر کدام به تناسب وضعیت زمانی و مکانی، هدایت مردم را به عهده گرفتهاند که از آن به شریعت یاد میشود تا به مقتضای زمان و مکان با راهبردهای متفاوت مانند راهبرد ابراهیمی، راهبرد موسوی و راهبرد عیسوی به روشنگری مردم بپردازند تا راهبرد محمدی برای همه انسانها تا روز قیامت معرفی شد و صیانت آن از تحریف لفظی و معنوی را خدا بر عهده گرفت و این نتیجه کلی به دست آمد که تمام مشکلات انسانها به عدم پایبندی آنان به شیوهها و روشهای پیامبران در مقابل راهبرد و شیوه شیاطین بر میگردد.
برنامهای که آدمی را به بهشت میرساند در زبان قرآن یکی بیش نیست و آن دین اسلام است: «إن الدین عند الله الإسلام» (آلعمران/19) که پیامبران مصداق کامل آن هستند که در زندگی به کار گرفته، و بهشتی شدهاند و خدا از مردم خواسته است از آنها پیروی کنند «أولئک الذین هدی الله فبهداهم اقتده» (أنعام/ 90) که آموزههایش در طول تاریخ ثابت است و تا روز قیامت ثابت خواهد بود (بابائی، 1394: 162) و بر این باور تأکید میورزند که برای جلوگیری از فساد و تسریع در دستیابی به اهداف نیازمند هدایت و برنامهای هستیم که از یک منبع نشأت گرفته باشد و با یک رهبر، مدیریت و فرماندهی شود «لو کان فیهما آلهة إلا الله لفسدتا» (أنبیاء/22) که در ادبیات امروز از آن به وحدت برنامهریزی و وحدت فرماندهی یاد میکنند (فایول<FootNote No="18" Text="- Fayol"/>، 1946).