چکیده:
پیشفرضها در علوم انسانی بنیان نظریهها را تشکیل میدهند و نظریهپردازان عموما با فرض آنکه این پیشفرضها جهانشمول هستند از آنها برای استخراج قوانین جهانشمول و به اصطلاح طبیعی و علمی استفاده میکنند. در روششناسی اقتصاد متعارف نحوه انتخاب پیشفرضها به صورت صریح مورد توجه قرار نگرفته است. سوال اصلی این پژوهش آن است که انگارههایی که در بنیان نظریهها تحت عنوان پیشفرض قرار میگیرند از چه منبعی و چگونه انتخاب میشوند. بر اساس مطالعات این پژوهش سه رویکرد عمده در منبع و نحوه انتخاب پیشفرضها وجود دارد این سه رویکرد عبارتند از: پیشفرضهای پیش تجربی، تجربی و رویکرد ابزارگرایی. این مقاله تلاش دارد تا رویکردهای مذکور را مورد انتقاد قرار داده و رویکردی بدیل در انتخاب پیشفرضها توسط روششناسی اقتصاد اسلامی معرفی نماید. در رویکرد پیشنهادی بر اساس دو اصل بنیادی یعنی اختیار انسان و واقعی بودن گزارههای وحیانی به نوعی روششناسی لایهای اشاره میشود که قوانین کلی حاکم بر پدیدهها را از منابع وحیانی و روابط جزئی بین آنها را با استفاده از تجربه مشاهدهگر یا نظریهپرداز بهعنوان پیشفرضهای درجه دوم بهدست میآورد.
Postulates and Presumptions are the basis for human sciences. Theorists often assume that these are universal. So they try to extract some theories from these postulates. Conventional economic methodology does not explicitly answer the question about how we choose the propositions. The main question of this paper is what the source of ideas which are the basis for economic theories. In this study we found that there are three point of view in conventional economic theory for this question: pre-empirical, empirical and instrumentalist’s approaches. We also provide some critics for these points of view and offer a new alternative Islamic approach. This approach is based on two fundamental principles: human arbitrary and reality of revelation expressions. Based on these two principles we offer a two-layered methodological approach that extracts the universal law of phenomenon from revelation expressions and partial relationships from Lived experiences of theorist. The revelation expressions are in the first layer as the primary postulates and Presumptions and the lived experiences of theorist are in the layer two as the secondary postulates.
خلاصه ماشینی:
ترتیب مقاله بدین صورت است که ابتدا رویکردهای اقتصاددانان مختلف به 49 پیش فرض ها و برخی نقدهای وارد شده بر آنها مورد بررسی قرار میگیرد و سپس نکته مغفول مانده در روششناسیهای متعارف بیان میشود و پس آن رویکردی بدیل برای علم اقتصاد اسلامی ارائه میگردد.
به عبارت دیگر از آنجایی که در نگاه ابزارگرای فریدمن ، فروض یک نظریه باید نادرست باشند، به طریق اولی دیدگاه وی درباره پیش فرض ها آشکار میشود یا لااقل میتوان گفت که منبع دریافت اصول موضوعه یا پیش فرضها برای وی بیاهمیت بوده است .
روش پیشنهادی برای علم اقتصاد اسلامی با توجه به دو مقدمه گفته شده میتوان دریافت که در تحلیل و تبیین پدیدارهای اجتماعی و انسانی و استخراج قوانین کلی حاکم بر رفتار آنها اولا بر اساس نگاه هستی شناختی ارائه شده لازم است تا به گزارههای وحیانی که خالق انسان درباره قوانین رفتار او فرستاده است مراجعه گردد و ثانیا با توجه به موقعیت خاص زمانی و مکانی پدیدارها از تجربه مشاهدهگر استفاده شود.
با استفاده از روش پیشنهادی حتی رفتار جوامع غیر مسلمان نیز قابل بررسی است چراکه نظریه پرداز اسلامی به منبعی دسترسی دارد که شناخت جامع تری از انسان نسبت به دیگر مکاتب غیر وحیانی به او ارائه میدهد.
در این نگاه نظریه اقتصادی بر اساس روشهای منطقی و مبتنی بر پیش فرضهای درجه اول که گزارههایی واقعی هستند، ایجاد میشوند و آزمون تجربی نظریه ها، صرفا صحت و سقم گزارهها و پیش فرضهای درجه دوم را در محدوده زمانی و مکانی مختص به خود آنها و البته در دایره شناخت های حسی مورد بررسی قرار میدهد.