چکیده:
هدف از این پژوهش مقایسة اثربخشی دو نوع الگودهی ماهر و درحالیادگیری بر اکتساب ویژگیهای دینامیکی الگوی هماهنگی و دقت مهارت پرتاب آزاد بسکتبال بود. شرکتکنندهها (n=40)پس از اجرای پیشآزمونبهطور تصادفی در یکی از گروههای کنترل، الگوی ماهر، الگوی درحالیادگیری و تمرین بدنی قرار گرفتند و بهمدت چهار هفته و هر هفته سه جلسة 50 کوششی به تمرین پرداختند. 24 ساعت پس از پایان دورة تمرین، آزمون یادداری به عمل آمد. حرکات بهوسیلة دوربینهای آنالیز حرکتی ثبت و تحلیل شدند. نمرات زاویة آرنج اجرای هر شرکتکننده با الگوی ماهر مقایسه شد. نتایج تحلیل عاملی مرکب 4 (گروه) × 5 (جلسات تمرین) میانگین نمرات Z فیشر حاصل از همبستگی عملکرد زاویة آرنج افراد در هر گروه با مدل نشان داد که همة گروهها بهجز گروه کنترل طی روزهای تمرین بهبود معناداری در عملکرد داشتهاند. بین گروههای الگوی ماهر و درحالیادگیری در مراحل اکتساب تفاوت معناداری وجود نداشت؛ اما در آزمون یادداری، گروه الگوی درحالیادگیری بهتر عمل کرد. بررسی نمرات دقت نشان داد که بین دو گروه الگودهی در هیچیک از مراحل اکتساب و آزمون یادداری تفاوت معناداری وجود نداشت (P=0.07)؛ بنابراین با توجه به یافتههای این پژوهش میتوان گفت هر دو روش الگودهی برای یادگیری مؤثرند و ویژگیهای دینامیکی نسبت به نمرات دقت، معرف بهتری از اثربخشی یادگیری مشاهدهای هستند.
خلاصه ماشینی:
برای مثال، پژوهشهای لندرز و لندرز<FootNote No="52" Text=" Landers &amp;amp; Landers"/> (1973) مارتنز<FootNote No="53" Text=" Martens"/> و همکاران (1976)، مک¬کولا و کیرد (1990)، اصلانخانی و همکاران (1384)، صباغی و همکاران (1390) و زتو<FootNote No="54" Text=" Zetou"/> و همکاران (2002) نشان دادهاند که الگوی ماهر بهتر است (22-25)؛ اما هبرت و لندین<FootNote No="55" Text=" Hebert &amp;amp; Landin"/> (1994)، عربعامری و همکاران (1383)، پیرمرادیان و همکاران (1391) و باوردی و لوری<FootNote No="56" Text=" Baudry &amp;amp; Leroy"/> (2006) به این نتیجه رسیدند که روشهای خودالگودهی و الگوی درحالیادگیری به یادداری بهتری منجر میشوند (26-29).
با در نظر داشتن تردیدهایی که در مورد انتخاب نوع ارائة الگو در پژوهشها به چشم میخورد، مرور پژوهشهایی که در این زمینه انجام شدهاند نشان میدهد بیشتر این پژوهشها برای بررسی اثربخشی نوع الگودهی تنها به مقایسة نمرات دقت پرداختهاند؛ درحالیکه به نظر میرسد با توجه به نظریات موجود در رابطه با یادگیری مشاهدهای که پیشتر به آنها اشاره شد، الگودهی بیشتر در مواردی که فرد باید الگوی جدید هماهنگی را کسب کند، اثربخش است و در سنجش و مقایسة انواع الگودهی نیز متغیری که باید ارزیابی شود الگوی حرکت است، نه نتیجة حرکت؛ بنابراین، در پژوهش حاضر، محقق با استفاده از دوربینهای مادونقرمز به ثبت اندازههای کینماتیکی در اجرای پرتاب آزاد بسکتبال پرداخته است که از طریق آن میتوان دقیقا تغییرات در اندازههای کیفی مربوط به الگوی حرکت را بهصورت کمی بررسی کرد و به مقایسة صحیحتر اثربخشی دو روش تمرینی مشاهدهای (الگودهی ماهر و درحالیادگیری) پرداخت.