چکیده:
یکی از مسائل بسیار مهم و مورد تاکید در ادیان ابراهیمی مسئله جاودانگی و یا زندگی پس از مرگ است. هر کدام از ادیان ابراهیمی این مسئله را مورد توجه قرار داده و از منظری به تبیین و تحلیل این مسئلهپرداخته اند. در این میان تقریرهای متفاوتی نیز از سوی متفکران الهی و دین داران ارائه شده است. برخی وجود معاد را از طریق برهانهای عقلی و نقلی مسلم دانسته و در کیفیت آن سخن گفتهاند. اما برخی دیگر تنها آن را معقول دانسته و در خصوص کیفت آن توضیح و تبیینی ندارند. در این مقاله سعی شده است که نظریات موجود در این ادیان پیرامون مسئله جاودانگی مورد مرور قرار گیرد. در همین راستا دیدگاههای مشترک میان ادیان یهودیت، مسیحیت و اسلام مطرح خواهد شد. کسانی مانند غزالی در سنت اسلامی و سویینبرن در سنت مسیحیت که تنها از معقولیت زندگی پس از مرگ سخن گفتهاند بر این باورند که نمیتوان وجود زندگی پس از مرگ را انکار عقلی کرد. حال سخن از کیفیت آن ممکن نیست و باید به سراغ شرع رفت. از جمله نظریات بسیار مهم و پرطرفدار در ادیان ابراهیمی در خصوص مسئلهی جاودانگی دو نظریهی معاد جسمانی و معاد روحانی است که هر کدام طرفداران خاص خود را در میان ادیان دارد. نظریات دیگری نیز در این بین وجود دارد همانند دیدگاه بدن اثیری و علوی که به آنها نیز اشاره خواهد شد.
خلاصه ماشینی:
"البته در اینجا باید این توضیح را اضافه کرد که مراد از جاودانگی و زندگی پس از مرگ در ادیان ابراهیمی، جاودانگی و خلود شخصی است چرا که میتوان به جاودانگی و خلود غیر شخصی نیز قائل شد کما اینکه این مسئله هم طرفداران خاص خود را دارد ولی آنچه که مورد تأکید تمامی این ادیان میباشد مسئلهی بقا و خلود شخصی و جاودانگی شخص است.
البته باید گفت که این دیدگاه غزالی را میتوان بسیار شبیه به دیدگاه معاد جسمانی دانست چرا که طبق نظر او باز هم نفس انسان به یک بدنی عود پیدا خواهد کرد و به زندگی خود پس از مرگ ادامه خواهد داد.
2-3- عود ارواح به ابدان (معاد جسمانی): طبق این دیدگاه که یکی از رایجترین دیدگاهها در مسئلهی زندگی پس از مرگ در ادیان ابراهیمی است و از آن معاد جسمانی نام برده میشود، ارواح جدا شده از بدن در هنگام مرگ پس از مرگ و در هنگام برپایی قیامت که خداوند نسبت به زمان آن آگاه است دوباره به همین بدن مادی عنصری که خاک گشته بود عودت داده میشوند و به همراه همان ابدان دنیوی به حیات خود ادامه میدهند.
به هر حال باید گفت که مسئله معاد روحانی و زندگی پس از مرگ به این نحو از جمله دیدگاههایی است که در ادیان ابراهیمی طرفداران فراوانی دارد و حتی عدهای معتقدند که معادی که کتب مقدس در صدد بیان آن برآمدهاند از همین سنخ معاد است."