چکیده:
خاورمیانه از جمله نقاط جغرافیایی است که در زمینه انرژی (نفت و گاز) انبار انرژی جهان نام گرفته است و از این رو با فرصت و تهدیدهای منبعث از این مواد حیاتی خواه ناخواه باید دست و پنجه نرم کند. این گفته به معنای حضور بازیگران موثر بر سیاست و اقتصاد سیاسی بین الملل و تلاش آنها برای تثبیت شکلی از ساختارهای سیاسی منطبق یا همراه با خواست خود در منطقه است و این شرایط در واقع به معنای خدشه دار بودن وجود حاکمیت مستقل در این ساختارها می باشد. در این راستا برای تحلیل چنین وضعیتی نظریه ی وابستگی متقابل به عنوان نحله ای از اندیشه ی نئولیبرالی مبنای نظری قرار گرفت و برای درک بهتر مساله بعد از ارائه محیط شناسی منطقه در گام بعدی مقوله ی نفت و جایگاه آن در اقتصاد جهانی بررسی شد و بعد از ذکر گوشه هایی از موضع امریکا به عنوان بازیگر تاثیرگذار نظام بین الملل در خصوص این ماده استراتژیک به تاثیرگذاری این ماده حیاتی و سیاست بازیگران قدرتمند نظام بین الملل بر تغییر رژیم های سیاسی در ایران با تاکید بیشتر سخن گفته شده است. در پایان تحلیل داده ها در راستای هدف پژوهش که به روش اسنادی (کتابخانه ای) ـ منابع خارجی و داخلی ـ گردآوری شده اند، به این نتیجه منتهی شده است که تغییر و تثبیت ساختارهای جغرافیایی ـ سیاسی خاورمیانه به دلیل حاکمیت بعد نامتقارن وابستگی، به منافع کشورهای قدرتمند گره خورده است و این وضعیت با حضور بازیگران جدید از شرق و جنوب آسیا و رقابت آن ها با بازیگران سابق در آینده پیچیده تر خواهد شد.
خلاصه ماشینی:
در این راستا برای تحلیل چنین وضعیتی نظریه ی وابستگی متقابل به عنوان نحله ای از اندیشه ی نئولیبرالی مبنای نظری قرار گرفت و برای درک بهتر مساله بعد از ارائه محیط شناسی منطقه در گام بعدی مقوله ی نفت و جایگاه آن در اقتصاد جهانی بررسی شد و بعد از ذکر گوشه هایی از موضع امریکا به عنوان بازیگر تاثیرگذار نظام بین الملل در خصوص این ماده استراتژیک به تاثیرگذاری این ماده حیاتی و سیاست بازیگران قدرتمند نظام بین الملل بر تغییر رژیم های سیاسی در ایران با تاکید بیشتر سخن گفته شده است .
در این رابطه برژینسکی در خاطرات خود می نویسد: بحران ایران تصمیم گیران را با دو سئوال عمده مواجه ساخت : − ماهیت منافع حیاتی ما در ایران چه بود؟ بنابراین چه چیزی در معرض خطر قرار داشت که می بایست به عنوان اولویت خودمان از آن محافظت کنیم ؟ − چگونه می توان در یک کشور سنتی که به سرعت به سوی مدرنیزه شدن پیش می رود و در آن قدرت مطلقه شخصی رویاروی یک وضع فزایندهی انقلابی قرار گرفته بود، ثبات سیاسی را حفظ کرد؟ پاسخ من به سوال اول یک پاسخ ژئوپولیتیک مبتنی بر اهمیت ایران برای حفظ منافع امریکا و مهم تر ازآن حفظ منافع غرب در منطقه نفتی خلیج فارس تمرکز داشت (گلجان و نوذری،١٣٨٦: ١٤٨-١٤٩).