چکیده:
یکی از مولفههای فرم شعر قالب آن است که در کنار عناصر دیگری چون زبان، تصویر، موسیقی و محتوا مجموعا ساختار کلی شعر را تشکیل میدهد. هنجارشکنی و ساختارگریزی شاعر در هر یک از حیطههای یادشده میتواند به نوآوری در ساختار شعر منجر شود و بنا بر قوت و ضعف آن، شعر را دارای سبک شخصی گرداند، اقدامی که معمولا شاعران در مسیر آن گام برمیدارند اما معدودی از آنان بدین مقصود دست مییابند. محمدعلی بهمنی ازجمله شاعرانی است که تلاش کرده است با بهرهگیری از انواع نوآوریها و ساختارشکنیها در ارکان تشکیلدهنده شعر، زبان شعری خود را به آفاق سبک فردی و شخصی نزدیک گرداند. یکی از جلوههای این نوآوری، آشناییزدایی و ساختارشکنی بهمنی در قالبهای سنتی شعر، بهویژه غزل و نیز تجربه موفق قالبهای شعری جدید است. او کوشیده است تا از این طریق به غزل امروز حیاتی تازه بخشد و شعر را از رکود و ایستایی خارج سازد. سرودن غزلهایی با ساختار روایی، نمایشنامهای و نیمایی، فصلبندی در غزل، استفاده از ساختار شعرهای دیداری مانند کانکریت و شعر توگراف، طبعآزمایی در قالبهای شعری بسیار کوتاه مانند ترانک، شعرک و هایکو، سرایش شعرهای بلند منظومهمانند، آغاز ناگهان و پایان ناتمام در شعر و .... ازجمله تجربههای موفق بهمنی برای ایجاد تحول و نوآوری در حیطه شعر بهویژه غزل است.
خلاصه ماشینی:
در این مقاله به دلیل مجال اندک از میان عوامل مختلف ایجاد فرم ، بـه بخشـی از آن یعنـی قالـب توجـه شـده و صـرفا موضـوع هنجارشکنی و نوآوریهای بهمنی در قالب های شعری به ویژه غزل و توجه او به برخی از قالب هـای جدیـد و امـروزی بـرای ایجاد نوآوری در شعر طرح شده است .
البته همـانطور کـه گفتـه شـد، در برخی از این آثار اشارات کوتاه و گذرایی به موضوع نوآوری بهمنـی در شـکل ظـاهری غـزل وجـود دارد، امـا بـا توجـه بـه بررسی های انجام شده میتوان گفت : در هیچ کدام از پژوهش های مورد اشاره به طور خاص و مسـتقل موضـوع نـوآوریهـا و هنجارگریزیهای بهمنی در قالب های سنتی شعر فارسی و تجربه های موفق او در قالب های شعری جدید بررسی نشده است .
وی در نخستین غـزل خـویش در مجموعۀ «گاهی دلم برای خودم تنگ می شود» همانند طفلی گریزپای غریبانه به دامان غزل بازمیگردد و در حالی که با افتخار چتر نیما را بر سر گرفته است ، عطش خویش را با باران غزل سیراب می کند: ایـــنک آن طـــــفل دبســـــتان غـــــزل بازگشـــته اسـت غریــبانه بـه دامـان غـزل چتر نیماست به سـر دارد و مـیبالـد، لیـک عطـشی میکشــدش از پــی بـاران غــزل (بهمنی، ١٣٩٢: ٣٤٧) این نوع نگاه ، نشان از آن دارد که قالب و فرم اصلی شعر بهمنی غزل است ، اما در عین حال وی از شـیوه هـای سـاختاری شعر معاصر غافل نیست .
بهمنی بـه ویـژه در مجموعۀ «من زنده ام هنوز و غزل فکر می کنم » از این شیوه برای ایجاد نوآوری و خلاقیت در شعر خود بیشتر استفاده کرده است .