چکیده:
تکامل سیستمهای بینالملل خطی- سنتی و شکلگیری سیستمهای پیچیده و آشوبی، الگوی گذار قدرت سنتی را تغییر داده است و این تغییر در گذار سیستمی نیاز به دستگاه تحلیلی نوینی در قالب نظریه پیچیدگی و آشوب دارد که ادبیات موجود در روابط بینالملل به آن نپرداختهاند. از سوی دیگر ایران نیز از جمله کشورهای است که به دلیل کانونیت در نظمهای منطقهای و پویشهای درونی، تحت تأثیر مستقیم الگوهای گذار قرار دارد. به همین سبب این پژوهش بر محوریت این پرسش اساسی شکل گرفته است که گذار در سیستم بینالمللی پیچیده و آشوبی و ایران به عنوان یک مورد چگونه تبیین میشود ؟ در پاسخ به پرسش پژوهش، نویسنده بر این باور است که گذار، پیوند مستقیمی با ویژگیهای پیچیدگی، از جمله شاخهای شدن نظم دارد و دراین راستا گذار شاخهای را ویژگی اصلی گذار در چنین سیستمهایی میداند و مدل گذار شاخهای را به عنوان مفهوم تحلیلی نوین، به ادبیات روابط بینالملل پیشنهاد میدهد. روش این پژوهش با بهرهگیری از رئالیسم انتقادی مبتنی بر استنتاج و ترکیب است و بر این اساس ابتدا قواعد سیستمهای پیچیده-آشوبی استخراج و با ترکیب آنها، مدل گذار شاخهای ارائه میشود.
خلاصه ماشینی:
Bifurcated Transition قدرت است ؛ در اینجا جنگ امری رایج و حتی به عنوان راه حلی دلخواه پنداشت شده است ؛ به گفته ای جنگ سرنوشت گذار را تعیین میکند (١٩٨٥ ,Morgan &Modelski ;١٩٨٨ ,Gilpin)؛ * نوآوری در نظم های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و نظم جهانی (٢٨٩ :١٩٨٧ ,Rosecrance) برای رویارویی با کشورهای تحول خواه و چالش گر ضروری است ؛ علاوه بر آن قدرت های نوظهور نیز برای شروع چرخه جدید، نظم نوآورانه ای را ارائه مینمایند؛ * در برنامه گذار مربوط به کشورهای هژمون ، سازه های نظم ، بر پایه افزایش شمار واحدهای سیستم بین الملل و خرد کردن هر چه بیشتر آن ها، برای نیروبخشی و پایدارسازی هرم قدرت است ؛ * هدف قراردادن کانون ها و نظم های منطقه ای و دگرگونی سازه ها و منطق آن ها (بر پایه منطق پیچیدگی) در پیکر جنگ های پیش دستانه و پیشگیرانه و جنگ های نوین (١٩٨٧ ,Levy)، از جمله راهبردهای اساسی در گذار محسوب میشود؛ * قدرت های بزرگ نظام بین الملل ، در جهت کارآمد نمودن پویش چیرگی و هژمونی، شبکه سازی و طراحی الگوهای نظم منطقه ای پیرو (٢٠٠٥ ,Katzenstein) را در دستور کار خود قرار میدهند؛ * پایگاه سازی بویژه پایگاه سازی در گستره ژئوپلیتیک دریایی (١٩٧٨ ,Modelski)، از جمله راهبرد اساسی در گذار قدرت خواهد بود؛ * طراحی رژیم های بین المللی و بویژه در پهنه امنیتی و کنترل تسلیحات و خلع سلاح ، در دستور کار امنیتی قدرت های بزرگ قرار دارد که نتیجه آن ، جلوگیری از افزون شدن شمار قدرت های بزرگ ، مؤثر و تحول خواه است و از این طریق از افزایش قدرت های چالش گر در سطوح مختلف سیستم بین الملل ، جلوگیری به عمل میآید؛ * نظم های ملی، به عنوان گستره کنش قدرت هژمون محسوب شده و هماهنگ کردن چنین نظم هایی، بانظم دلخواه خود، موضوعی اساسی محسوب میشود؛ * رژیم های بین المللی، از جمله رژیم های امنیتی، یکی از ابزارهای مهم کنترل نظم ، توسط هژمون در حال زوال است ، این نوع رژیم ها فاقد ضمانت اجرا بوده ( ;١٩٩٦ ,Lake ;١٩٨٨ ,Grieco ١٩٩٤ ,Powell) و میتوانند برای واحدهای در حال رشد تهدیدساز باشند.