چکیده:
مقالۀ «بررسی اصالت وجود صدرایی در تفکر سینوی» که در شمارۀ بهار و تابستان 95 مجلۀ حکمت صدرایی به چاپ رسیده است، اصالت وجود مطرح در حکمت متعالیه را در تفکر سینوی بررسی کرده است. هر چند نگارندگان با رویکرد نویسنده موافق بوده و ابن سینا را اصالت وجودی دانسته، ولی مواضعی چند از مقالۀ مذکور را قابل تأمل میدانند. نقد و بررسی آن مقاله در دو محور روششناختی و محتوایی انجام شده است؛ دربارۀ مواضع محتوایی، افزون بر نارسایی مقاله در بیان دقیق موضع ملاصدرا در معنای اصالت وجود، آرایی که دربارۀ اندیشۀ ابن سینا اتخاذ کرده، بسیار قابل تأمل است. از جمله اینکه درحالیکه قرائت اصالت ماهیتی نیز از عبارات شیخ وجود دارد، بدون ارائۀ شواهدی محکم، اصالت وجودی بودن شیخ را مسلم دانسته است. «تباین وجودات» و «عروض خارجی وجود بر ماهیت» نیز از باورهای مسلم شیخ دانسته شده است. نگارندگان معتقدند که بر حسب نصوص و شواهد موجود در عبارات شیخ، «تباین وجودات» و «عروض خارجی وجود»، در تفکر ابن سینا از هیچ شاهدی برخوردار نیست و در این نوشتار خلل و ایرادات مقالۀ فوق را یادآور میشوند.
خلاصه ماشینی:
د) آنچه از عنوان مقاله یعنی «بررسی اصالت وجود صدرایی در حکمت سینوی» به ذهن متبادر میشود با آنچه در تحقیق آمده مطابقت ندارد، چرا که با توجه به عنوان مذکور، انتظار میرود نویسنده بعد از بیان موضع خویش در قبال معنای اصالت وجود از نظر ملاصدرا، به بررسی آن در عبارات شیخ بپردازد درحالیکه به تتبع و بررسی اصالت وجود در تفکر شیخ پرداخته نشده و فقط به ذکر اینکه معنای دوم از اصالت وجود به آرای ابن سینا نزدیکتر است، بسنده کرده است.
وی در برخی مواضع مویداتی را ذکر میکند که گواه اعتقاد وی به تحقق بالعرض ماهیت در خارج است (ملاصدرا، 1991: 1/ 39ـ38 و 248؛ همان: 2/ 235؛ همان: 8/ 368) و در مواضعی دیگر، شواهدی را ارائه میدهد که مستلزم انتزاعیت محض ماهیت و سلب هر گونه تحقق خارجی آن است (همان: 1/ 49 و 89) اما با این وجود، این مسئله سبب ناسازگاری در نظام صدرایی نمیشود، زیرا از نظر رابطۀ طولی دو معنای اصالت وجود، هر دو دیدگاه ظاهرا ناسازگار صدرا، هماهنگ با دیدگاه وی دربارۀ اصالت وجود بوده و ملاصدرا خود به آن تفطن داشته و آگاهانه از آن سخن میگوید.
نویسنده بهروشنی دیدگاه عروض خارجی وجود بر ماهیت را نظر ابن سینا دانسته و در تأیید آن فقط به یک عبارت شیخ استناد کرده است: «پس هر دارای ماهیتی معلول است و سایر اشیاء غیر از واجبالوجود دارای ماهیتند و این ماهیات اموری هستند که به خودی خود ممکنالوجودند و قطعا وجود از خارج عارض آنها میشود.