چکیده:
این پژوهش به بررسی ماهیت و ضرورت مرگ از دیدگاه قرآن کریم و بررسی تجربه زیسته معلمان درباره مرگ پرداخته است. هدف این پژوهش، مقایسه این دو دیدگاه در جایگاه نظر و عمل و استخراج اصول و روش های تربیتی برای سبک زندگی است. بدین منظور از طرفی با استفاده از روش تحلیل مفهوم، ماهیت و ضرورت مرگ از دیدگاه قرآن کریم استخراج شده و سپس با تکیه بر روش استنتاجی، اصول و روش های برآمده از تحلیل آیات قرآن در دستهبندیهایی ارائه شده است. از آنجا که در پژوهش به مرگ و سبک زندگی از دریچه نگرشی پرداخته شده است، اصول و روش های تربیتی در سه نوع نگرش مورد استنتاج قرار گرفته که عبارت است از نگرش به هستی، نگرش به خود و نگرش به دیگران. از سویی دیگر، معلمانی که دارای سبک زندگی اسلامی بودهاند بر مبنای روش پدیدارشناسی، مورد مصاحبه نیمه ساختار یافته قرار گرفته¬اند. سپس تفاوتها و شباهتهای این دو دیدگاه با استفاده از روش مقایسه تطبیقی مورد بررسی قرار گرفته است. بر اساس یافتههای این پژوهش، تعدادی از اصول تربیتی برگرفته از آیات قرآن در ادراکات معلمان قابل دریافت بوده و تعدادی دیگر نیز از ادراکات معلمان دارای سبک زندگی اسلامی دریافت نشده و یا با مشکلاتی روبهرو بوده است. در نتیجه بین فلسفه مرگ از دیدگاه قرآن و تجربه زیسته معلمانی که دارای سبک زندگی اسلامی بوده اند، شباهتهای بسیاری وجود داشته است؛ اما به نظر میرسد بسیاری از تشابهات در محدوده نظر همراه با تردیدهای بسیار بوده و به مرحله یقین نرسیده است.
خلاصه ماشینی:
دلیل توجه به دیدگاه معلمان دربارة مرگ ، اهمیت بسیار زیاد این قشر در زمینه تربیت و تأثیرگذاری مستقیم و غیر مستقیم آنها بر افکار دانش آموزان بوده است ؛ لذا با بررسی پدیدارشناسانه آرا و افکار معلمان به عنوان نمونه ای از قشر تحصیل کرده و پرچم داران تعلیم و تربیت در جامعه ، این فلسفه شخصی و دلالتهای تربیتی آن بر سبک زندگی نیز استنتاج شده و در نهایت به مهمترین دغدغه و هدف این پژوهش ، که مقایسه نتایج این دو دیدگاه است ، پرداخته ، و شباهتها و تفاوتهای آنها بررسی شده است .
د ـ دلالت های تربیتی شباهتها و تفاوتهای دو دیدگاه بر سبک زندگی دلالت های تربیتی در غالب اصول جهت دهنده به نگرشهای کلی حاکم بر سبک زندگی ، بیان شده که عبارت است از: ١ ـ اصول تربیتی مرتبط با نگرش به هستی تعدادی از اصول تربیتی برگرفته از آیات قرآن در ادراکات معلمان قابل دریافت بود که عبارت است از ایمان به روح به عنوان امری از عالم غیب ، باور فناناپذیری انسان در نتیجه ایمان به خداوند، پرستش خدای مدبر در حالت بیم و امید، اعتباربخشی مرگ به زندگی ، هدفمندی مرگ و تبدیل خلق انسانی به خلقی برتر به سبب مرگ ؛ اما اصول تربیتی قرآنی دیگری همچون مجرد دانستن روح ، تفکر درباره مرگ و زنده شدن زمین (گهواره انسان )، عدم وابستگی به دنیا و نهراسیدن از مرگ ، موقتی و امتحانی دانستن سختی ها و هدایت کنندگی صبر از ادراکات معلمان دریافت نشده و یا با مشکلاتی روبه رو بوده است .