چکیده:
از آنجا که قضاوت و تصمیمگیری از حساسترین وظایف مدیران سازمانها در عرصههای مختلف عملیات به شمار میرود، شناخت فرایند،ساختار،سازوکارها و ویژگیهای تصمیمها برای هدایت و برقراری ارتباط در سازمان اهمیت فراوان دارد. زندگی در همهی سازمانها نیازمند قضاوت، اتخاذ تدابیر و راه حل های گوناگون و مستمر می باشد. بدیهی است که هر گونه نقص در این زمینه، منجر به تصمیمات ضعیفی می گردد که میتواند تبعات زیانباری برای جامعه داشته باشد. از سوی دیگر، در سازمان ها، هر یک از افراد دارای مجموعهای از صفات منحصر به فرد همچون احساسات، ارزشها، نگرش ها، نیازها و انگیزههای متفاوت می باشند که قضاوت و عملکرد آنها را تحت تاثیر قرار می دهد. بنابراین توجه به نوع جهتگیری افراد، از ارکان مهمی است که میتوان با شناسایی و تامین آنها تحقق اهداف فردی و سازمانی و کیفیت و تولید خدمات را افزایش داد. با توجه به اهمیت شناخت الگوی قضاوت و نوع جهتگیری های افراد، در تحقیق حاضر، تلاش شده است تا به مطالعه جهت گیری های ارزشی و فرهنگی و الگوی قضاوت به مثابه برخی مبانی رفتار انسانی پرداخته شود چرا که این شناخت می تواند برای سازمان ها مزیت رقابتی ایجاد کرده و آنها را در جلب، حفظ و خدمت رسانی به مشتریان یاری می دهد.
خلاصه ماشینی:
رفتار و عملکرد افراد و واکنش موفق آنها در چنین موقعیت هایی، از یک سو، بستگی به توانایی آنها جهت فراهم آوردن داده ها و اطلاعات مناسب و از سوی دیگر، بستگی به یافتن راه حل های مناسب ، مقتضی و نوع قضاوت و تصمیم گیری آنها به منظور حل و فصل مشکلات دارد (زهرایی و رجاییپور، ١٣٩٠).
طبق تعاریف شده می توان گفت که تاثیر جهت گیری فرهنگی بر رفتار افراد به حدی است که میتوان با بررسی زوایای آن ، به چگونگی رفتار، احساسات ، دیدگاهها و نگرش ها و عملکرد افراد پی برد و واکنش احتمالی و نوع قضاوت آنان را در قبال تحولات مورد نظر ارزیابی، پیش بینی و هدایت کرد (الوانی، ١٣٧٢).
لازم به ذکر است که بر طبق دیدگاه های روانشناختی، جریان های شناختی و ذهنی که فرد از آنها آگاهی دارد، مبنای رفتار واقع می شوند، براساس این دیدگاه ، انسان به عنوان پردازشگر اطلاعات و حل کننده مسائل شناخته می شود (آزاد، ١٣٧٩) که می تواند از طریق گردآوری و پردازش اطلاعات به نوعی شناخت دست یابد که مبتنی بر احساس ، ادراک و تفکر می باشد.
بر این اساس ، تعاریف متعددی از اصطلاح ارزش ارائه شده است از جمله میتوان به مورد زیر اشاره کرد : الف ) شوارتز (٢٠٠٦) معتقد است که ارزشها اهداف مطلوب و فراموقعیتی ٣ هستند که از نظر اهمیت با هم متفاوت بوده و به عنوان اصول راهنما در زندگی فرد عمل می کنند (وثوقی و اکبری، ١٣٨٩).