چکیده:
یکی از وجوه مهم و کلیدی آزادی سیاسی، حق آزادی بیان است که اگر در جامعهای نباشد، بخشی بزرگ از آزادی از دست رفته است و طبیعی است که جلوۀ بیرونی آزادی اندیشه، خود را در آزادی بیان نشان میدهد. این نوشته در پی بررسی حق آزادی بیان از منظر قرآن کریم است و با توجه به چارچوب مفهومی، در فرضیه بر این نکته تأکید شده است که اصولاً بحث از آزادی بدون حق آزادی بیان، چندان مفهومی ندارد؛ بلکه آزادی سیاسی وقتی معنادار میشود که فرد پس از اندیشه در نهاد و نهان خویش، بتواند آن را بیان کند. این امر از برخی آیات قرآن کریم که بر شنیدن گفتار دیگران، پیروی از احسن، جدال احسن، تبعیت از برهان، انتخاب گزینۀ برتر و امر به معروف و نهی از منکر تأکید دارند، قابل برداشت است؛ هرچند این امر به معنای آن نیست که آن آزادی، حد و مرزی ندارد؛ بلکه رعایت حقوق دیگران، موازین شرعی و عقلی و رعایت قانون عادلانه، از حدود آن به شمار میآید.
خلاصه ماشینی:
با این همه و با آنکه هیچ کلمهای به اندازۀ کلمۀ «آزادی»، اذهان را متوجه نساخته، ولی به هیچ واژهای همانند واژۀ آزادی معانی مختلف داده نشده است (نک: منتسکیو، 1379: 14) و با توجه به این وضع آشفته، معمولا حکومتها و قدرتهای حاکم، در مسیر عملیاتی شدن آزادی، چالشآفرینی میکنند و چنین میپندارند که فضای آزاد و بیان واقعیتها از سوی صاحبنظران، تخت قدرت آنان را لرزان میکند؛ حال آنکه غالبا بیان خواستهها و مطالبات، موقعیتی برای حاکمان به وجود میآورد تا از لایههای پنهان جامعۀ خویش خبردار شوند و برای پاسخگویی و برآوردن تقاضاهای شهروندان اقدام کنند.
آنچه این نوشته در جستوجوی آن است، بررسی حق آزادی بیان از منظر قرآن کریم است و در فرضیه بر این امر تأکید شده که اصولا بحث از آزادی بدون حق آزادی بیان، چندان مفهومی ندارد؛ بلکه آزادی سیاسی وقتی معنادار میشود که فرد پس از اندیشه در نهاد و نهان خویش، بتواند آن را بیان کند.
با این تعاریف، روشن میشود آزادی بیان، با جامعه، سیاست و امور قدرتمندان ارتباط دارد؛ لذا این نوع آزادی، از آنجا که به تبیین مسائل اجتماعی و سیاسی و نقد آنها میپردازد و صاحبان قدرت را به چالش میکشد، درگیری آن با قدرت سیاسی، بسیار است و به همین دلیل، یکی از آشکارترین مصداقهای آزادی سیاسی به شمار میآید که امروزه بیش از دیگر حقوق مربوط به آزادی سیاسی، مورد توجه است و مکاتب مختلف را به پرسش میگیرد.