چکیده:
شهرهای نامآور برای تثبیت جایگاه خود همواره در تلاشاند تا خود را به یکی از انگارههای جدید ربط دهند. یکی از این انگارهها شهر خلاق است. شهرها با ملحق شدن به شبکه شهرهای خلاق در پی افزایش توان اقتصادی خود می باشند و برای نیل به این رشد اقتصادی به تدوین سیاستها و استراتژیهایی دست زدهاند که یکی از آنها برندسازی شهری است، زیرا اصلیترین رسالت برندینگ شهری کمک به رشد اقتصادی شهر است. هدف پژوهش حاضر ارائه مدل برندسازی شهری برای تحقق مفهوم شهر خلاق با استفاده از تئوری دادهبنیاد و با تاکید بر شهر ارومیه است. روش گردآوری دادهها مصاحبه عمیق نیمهساختاریافته با صاحبنظران بوده است. جامعه آماری شامل مدیران ارشد شهرداری، اعضای هیئت علمی گروه هنر و شهرسازی، شوراهای شهر و ... است. جهت نمونهگیری از طرح نمونهگیری هدفمند و تکنیک ارجاعی زنجیرهای استفاده شده است. اشباع نظری تا نمونه 16 تا حدودی شکل گرفت اما روند پژوهش تا نفر 21 ادامه یافت. برای تفسیر دادهها نیز از روش کدگذاری استفاده شده است. نتایج حاصل از کدگذاری انتخابی، شرایط علی- شرایط زمینهای و شرایط مداخلهگر موثر بر پدیده برندسازی شهری را نشان میدهند. از جمله شرایط علی مهم برندسازی شهری، ملحق شدن به شبکه شهرهای خلاق است. با ملحق شدن به این شبکه، زمینه بروز خلاقیت در میان تمام اقشار جامعه فراهم میشود و به نوعی جو یا فضای خلاقیت بر جامعه حاکم میشود. چنین جامعهای برای سرمایههای انسانی خلاق، جذاب میشود و در نتیجه سرمایه اجتماعی را در چنین جامعهای بالا میبرد. با بالا رفتن سرمایه اجتماعی، ساحتهای سیاسی و اقتصادی و کالبدی نیز بارور میشوند و زمینه برای توسعه همهجانبه مهیا میشود. از آنجا که برندسازی فی نفسه هدف نیست و اهدافی نظیر پایداری اقتصادی، افزایش اعتبار و آوازه شهر، بهبود تصویر شهر و ... را در بر میگیرد و نیز با ذکر این نکته که ایده شهر خلاق سعی دارد کیفیاتی که تصویر ذهنی یک شهر را برای شهروندان زیباتر میکند، تقویت کند، میتوانیم کسب جایگاه شهر خلاق و دستیابی به پایداری اقتصادی را معلول و حد نهایی برندسازی شهری در نظر بگیریم. پیامدهای مندرج در الگو نیز موید همین مطلب است.
The Famous cities are constantly trying to establish themselves as one of the new ideas for consolidating their place. One of these ideas is a creative city. By joining the Creative Cities Network, Cities are seeking to increase their economic power and have worked to develop policies and strategies to achieve this growth, one of which is urban branding, because the main urban branding role is to contribute to the city's economic growth. The purpose of the present research is to present a model of urban branding to realize the concept of a creative city using data base theory and emphasizing Urmia city. The purpose of the present research is to present a model of urban branding to realize the concept of a creative city using the data base theory and emphasizing Urmia. The method of data collection is a profound semi-structured interview with experts. The statistical society includes senior managers of the municipality, faculty members of the arts and urban group, city councils, and so on. Sampling was used for purposeful sampling and chain reference technique. Theoretical saturation up to the 16th was somewhat formed, but the research process continued until the 21st century. The coding method was used to interpret the data. The results of selective coding, the causal conditions, the ground conditions and the intervening conditions, affect the urban branding phenomenon. One of the most important prerequisites for branding is joining a creative network of cities. By joining this network, the ground for creativity is provided among all segments of society, and in some way the atmosphere or atmosphere of creativity is governed by society. Such a community is appealing to creative human capital, thus raising social capital in such a society. With the rise of social capital, political and economic and physical areas are also being fostered, and a ground for comprehensive development is provided. Since branding is not an end in itself and targets such as economic sustainability, credit enhancement, urban image, city image improvement, etc., and also pointing out that the idea of a creative city attempts to qualify the image of a city For citizens, it can be enhanced, we can take the position of a creative city and achieve economic sustainability with the ultimate goal of urban branding. The implications of this template also confirm this.
خلاصه ماشینی:
شهرها با ملحق شدن به شبکۀ شهرهای خلاق در پی افزایش توان اقتصادی خود می باشند و برای نیل به این رشد اقتصادی به تدوین سیاست ها و استراتژیهایی دست زده اند که یکی از آن ها برندسازی شهری است ، زیرا اصلیترین رسالت برندینگ شهری کمک به رشد اقتصادی شهر است .
در این بین برای بسیاری ایدة شهر خلاق به شیوة نوینی برای نگاه کردن به توسعۀ شهر تبدیل شده است ، زیرا در اصـل بـه سـرمایه هـای شهری به شیوه ای متفاوت مینگرد و حتی عده ای بحث از جنبش شهر خلاق میکنند (شـورت و یونگ ١، ١٣٨٦: ١٧٣).
پیش شرط های تحقق یک شهر خلاق از جمله ویژگیهای عمومی هر شهر خلاق این است که مکانی جذاب برای کار کردن وزندگی شهروندان خود (به خصوص برای نسـل جـوان )، مکـانی جـذاب بـرای گردشـگران (صـنعت توریسم ) توانمند در شکوفایی بخش های مختلف اقتصـادی (از راه بـه کـارگیری تکنولـوژی و مدیریت صحیح آن ) و همچنین مرکز جذب بنگاه های مختلف اقتصادی نوظهور (خوشـه هـا و مراکز تحقیقاتی) به ویژه درزمینۀ تکنولوژیهای های تک ١ باشد (ابراهیمی، ١٣٨٧: ٥٤).
از بین مفاهیم و مقوله های اسـتخراج شـده در ایـن پـژوهش ، ٤٥ مفهـوم در ٧ مقوله جزو شرایط علی قلمداد شده اند که عبارتند از : جهانی شدن و رقابت اقتصادی شـهرها (٨ مفهوم )- ملحق شدن به شبکۀ شهرهای خلاق (٧ مفهوم )- نهادینه شدن فرهنگ برندسـازی شهری (٥ مفهوم )- توسعۀ گردشگری (٧ مفهـوم )- پویـایی برندسـازی شـهری (٦ مفهـوم )- ارتقای جایگاه بین المللی شهر (٤ مفهوم )- ارتقای محیط شهری (٨ مفهوم ).