خلاصه ماشینی:
"یکی از این سکان ریاضیدان«مهربراز»است که برحسب عادت سکان پنجاب نام خود را«براه مهر»یعنی منقلب نوشته است و کتاب مشهور سری سدنت(بضم اول و سکون ثانی و فتح سیم و کسر چهارم و فتح و تشدید پنجم و سکون ششم و فتح هفتم)را تصنیف نموده است و در آن کتاب طرز ساختن اسطرلاب را قریب دویست و پنجاه سال پیشازآنکه رومیان را از وجود آن اطلاعی باشد شرح میدهد.
بهترین نمونهء اسطورهنویسی همان هرودوطس مشهور است که از طرف یونانیان و فرنگیان مکنی به کنیهء ابو الاساطیر( Le Pere De L,Histoire )شده است و هرکسی که اساطیر وی را خوانده است میداند که وقایع را بصورت یک نمایش نامه یا پیس طآتر نقل میکند و تمام جزئیات لباس و حرکات و سکنات اشخاص را بتفصیل شرح میدهد ولی از قید تاریخ بکلی آزاد است و او را بدین گناه نتوان گرفت زیرا بیچاره از این معنی ابدا اطلاعی نداشته است،و تا زمان سابور ذو الاکتاف تاریخنویسی یونانیان و رومیان بهمین طریق اسطورهنویسی بوده است.
آیا یونانیان و رومیان از محاسبهء زمان عاجز بودند؟ این اقوام در محاسبهء زمان شاگرد کلدانیان یعنی منجمان هخامنشیان بودند(در عهد هخامنشی بمنجمان کلدانیان میگفتند چنانکه بعدا شرح آن بیاید و آنرا با اقوام کلدانی نباید اشتباه کرد)و بشاگردی هخامنشیان در این علم افتخار میکردند ولی باوجود دعاوی و گزافهای فرنگیان،یونانیان هرگز در علم نجوم از هخامنشیان سبقت نجستند و تنها کاری که کردند اشتغال به ترجمه و تفسیر کتب کلدانی بود و تقریبا تمام معلومات بطلیموس ترجمهء کتب و علوم ریاضی هخامنشیان است و امروزه کتابهائی بخط میخی کشف شده است که در سمت ترجمهء تحت اللفظی آنرا بطلمیوس در مجسطی بطور سرقت آورده و بعنوان علوم یونانی بقالب زده است."