چکیده:
یک دهه پس از اصرار کرملین بر ا یده بریکس به عنوان باشگاه دیپلماتیک قدرت های منطقه ای رو به ظهور و بازسازی آن در راستای به چالش کشیدن سلطه ای ایالات متحده بر نهادهای اقتصادی جهانی، فعالیت موازی گروه کشورهای بریکس با نظم آمریکا-محور و به ویژه رژیم مالی برتون وودز، شبکه نوظهور همکاری میان قدرت های تجدیدنظرطلب را با هدف تغییر نحوه حکم رانی جهانی پدید آورده است. شکی نیست که بریکس راهبردی ترین نیرو برای اصلاح نظام بین الملل و نوع جدیدی از مدیریت استراتژیک به شمار می آید، اما موضوع اساسی به تفاوت میان آنچه که کرملین می خواهد با آنچه که به دست می آورد یا خواهد آورد، باز می گردد. محور اصلی مقاله حاضر نیز حول این پرسش شکل گرفته است که «انتظارات روسیه از بریکس چیست و تا چه میزان قابل تحقق خواهد بود؟». پاسخ اولیه بخش نخست پرسش این بوده که «روسیه انتظار دارد، بریکس با تضعیف نهادهای آمریکا محور در مدیریت اقتصاد جهانی و خلق رژیم های جایگزین، منجر به ایجاد نظام بین الملل چندقطبی شود که روسیه یکی از قطب های آن باشد». برای بخش دوم نیز این فرضیه به آزمون گذاشته شده است که «اگرچه فعالیت های بریکس با فرض تداوم همگرایی و توجه اعضا به معیارهای توسعه پایدار و حکمرانی سیاسی در بلندمدت به تضعیف نهادهای آمریکا-محور و خلق رژیم های جایگزین منجر خواهد شد، اما جایگاه روسیه در نظم آتی، شبیه به آنچه هست، خواهد بود». یافته های مقاله که با روش اسنادی-کتابخانه ای تهیه و با روش علی در ابعاد کیفی و توصیفی تجزیه وتحلیل شده اند درستی فرضیه های مقاله را نشان می دهند.
خلاصه ماشینی:
ظرفیت های بریکس و محدودیت های روسیه برای تغییر نظم بین الملل ١ یک دهه پس از اصرار کرملین بر ایده بریکس به عنوان باشـگاه دیپلماتیـک قـدرتهـای منطقه ای روبه ظهور و بازسازی آن در راستا به چالش کشیدن سلطه ایـالات متحـده بـر نهادهـای اقتصادی جهانی، فعالیت موازی گروه کشورهای بریکس با نظم آمریکا-محور و به ویژه رژیـم مـالی برتون وودز، شبکه نوظهور همکاری میـان قـدرتهـای تجدیـدنظرطلب را بـا هـدف تغییـر نحـوه حکمرانی جهانی پدید آورده است .
محـور اصـلی مقاله حاضر نیز حول این پرسش شکل گرفته است که «انتظارات روسیه از بـریکس چیـست و تـا چه میزان قابل تحقق خواهد بود؟» پاسخ اولیه بخش نخست پرسش این بوده که «روسـیه انتظـار دارد، بریکس با تضعیف نهادهـای آمریکـا محـور در مـدیریت اقتـصاد جهـانی و خلـق رژیـم هـای جایگزین ، منجر به ایجاد نظام بین الملل چندقطبی شود که روسیه یکی از قطـب هـای آن باشـد.
» برای بخش دوم نیز این فرضیه به آزمون گذاشته شده است که «اگرچه فعالیـت هـای بـریکس بـا فرض تداوم همگرایی و توجه اعضا به معیارهای توسعه پایدار و حکمرانی سیاسی در بلندمدت بـه تضعیف نهادهای آمریکا-محور و خلق رژیم های جایگزین منجر خواهد شد، اما جایگـاه روسـیه در نظم آتی، شبیه به آنچه هست ، خواهد بود».
Crimea درحقیقت به دنبال افزایش تنش ها میان روسیه با کشورهای غربی ، مسکو تلاش نمـوده است تا در قالب ایجاد ائتلاف های بین المللی (به ویژه بریکس و سازمان همکاری شانگهای ) و تقویت آنها و نیز تحکیم روابط سیاسی و اقتصادی دوجانبـه بـا سـایر دولـت هـای خواسـتار تغییر توزیع قدرت جهانی در جهت مقابله با غرب و ایالات متحده حرکت نماید.