خلاصه ماشینی:
"عباس میرزا که همواره مصلحت مملکت را در دوستی با انگلستان تشخیص میداد و بحفظ مصالح انگلیس در ایران علاقهمند بود و نمیخواست به رقیب آن مملکت که روسیه باشد روی خوشی نشان دهد بشاه پیغام داد که خوبست این سفیر فوقالعادهء روس را نپذیرید مگر بعد ازانکه روسها ناحیهها و ولایاتی را که اخیرا بظلم و تجاوز غصب کردهاند پس داده باشند.
اشتباه بزرگی که عباس میرزا کرد این بود که چون پس از عبور از رود ارس لشکریان روس را عقب نشانده بود تهور کرده پیشتر رفت و قلعهء شوشی(شیشه)حکومتنشین ولایت غراباغ را2که شهر بالنسبه محفوظ و مستحکمی بود گرفته آنجا مستقر گردید (1)چندسال قبل از این تاریخ میرزا بزرگ قائم مقام از روی رسائل اجتهادیهء متعددی که علمای زمان در باب جهاد و وجوب آن نوشته بودند رسالهء جهادیهای تحریر کرد،که در مطبعهء دولتی تبریز باهتمام زین العابدین بن ملک محمد تبریزی چاپ شد.
و میگوید:موقع پرداخت کرور هشتمی من در تبریز بودم و شاهزاده هیچ پول نداشت،از شاه تقاضای وجه کرد،و او فقط صد هزار تومان قرض داد،آن هم بضمانت یکی از اعضای سفارت انگلیس در ایران؛ این شخص بعد از چندی قبض عباس میرزا و قائم مقام را نزد شاه برد که قبض خود را پس بگیرد،شاه گفت سند یک نفر انگلیسی برای من اعتبار دارد و سند پسرم و وزیر او اعتباری ندارد!برای باقی این وجه عباس میرزا مقداری از جواهرات خود را نزد خود روسها گرو گذاشت،و تخت طلای مرصع و آفتابه لگن طلای جواهر نشان و یک جفت (1)این شخص قبل از آن تاریخ هم بهمراهی سرجان ملکم بایران آمده بود و کتابی در باب جغرافیای ایران نشر داده بود."