چکیده:
امروزه بحث تاریخ فکر به یکی از دغدغههای محققان تبدیل شده و رویکرد غالب
نگرش فلسفی در فضای دانشگاهی درباره باور امامتشناختی، تاریخی است و
کمتر منازعات کلامی را برمیتابند. به عبارت دیگر دنیای مدرن، بیشتر تمایل دارد
ماهیت تشیع را با رویکرد تاریخی بشناسد. آزاینرو برای اثبات اصالت تاریخی
یک باور امامتی، نخستین ادوار تاریخی شیعه از مهمترین بخشهای شناخت
و تحلیل این مکتب به شمار میآید. در طول تاریخ، قدرت حاکم و گفتمان
غالب» متعلق به پیروان مکتب خلفا بوده و لذا شواهد پرشماری وجود دارد که
تاریخنگاری در منابع اولیه» تحت تاثیر باورهای کلامی و تعلقات سیاسی و قومی
مورخان سنیمذهب بوده است. ازاینرو در نقل گزارشهای تاریخی بین عامه و
خاصه وگاه بین خود عامه با اختلاف در محتوا روبهروییم. نکته مهم آن است
که این اختلافها در محتوا، مستندی برای باورهای غلط میشود و یا باورهای
غلط را ایجاد میکند. از سوی دیگر نقل نادرست گزارش تاریخی» شواهد موجود
تاریخ بر باورهای کلامی را از بین میبرد و سبب ایجاد شبهات کلامی با پوشش
تاریخی میشود.
بنابراین باید روش و الگویی ارائه داد تا با گردآوری گزارشهای تاریخی
قرآن و سنت به عنوان متقنترین و قطعیترین تاریخ مکتوب وحیانی و با تکیه
بر باورهای کلامی شیعه و مطالعات تطبیقی میان منابع تاریخی و رمزگشایی از
گفتمان غالب به تاریخ قطعی دست یابیم؛ تاریخی که اصالت تاریخی باور امامیه
را از میان نخستین ادوار به اثبات رساند و مبین باورهای شیعی باشد. به چنین
پژوهشی «تاریخپژوهی مبتنی بر آیات و روایات و اصول کلامی امامیه» گفته
میشود که بازگوکننده تاریخ درخور اعتماد و اتکایی است و بررسی آن گویای
شواهدی بر باورهای کلامی شیعی است و مطالعهاش حاوی استخراج مستندات
باورهای کلامی امامیه و تحلیلش مبیّن باورهاست. همچنین این تاریخ قطعی»
به خودی خود منبعی برای باورسازی به صورت مستقل خواهد بود. این مقاله به
دنبال پاسخ به چیستی» چرایی و چگونگی «الگوی تاریخپژوهی مبتنی بر آیات و
روایات و اصول کلامی امامیه» است.
خلاصه ماشینی:
باید بدانیم که بحث «حجیت خبر واحد» چندانکه در مباحث فقه عملی جایگاه دارد، در اینجا حیاتی نیست؛ زیرا با توجه به پیوند بین مباحث در علم کلام و مباحث کلامی تاریخ و آنچه در بحث طبقهبندی متون وجود دارد (برنجکار،1391، ص21)، درمجموع میتوان گفت که در غالب موارد درباره حجیت روایات میتوانیم به یقین برسیم؛ یعنی اگر «کلنگری» را اصل قرار دهیم، یک مبحث اگرچه ممکن است فقط یک یا چند روایت داشته باشد، اما میتوان از لوازم و آثار روایات در مباحث دیگر برای آن شاهد و دلیل اقامه کرد و درنتیجه به خبر واحد محفوف به قرائن متعدد دستیافت که موجب حصول قطع به صدور آن خواهد شد؛ چراکه قطعیت یک خبر واحد تنها با تواتر آن ثابت نمیشود، بلکه میتوان با قرائن متعدد به محتوای یک خبر واحد یقین یافت؛ یعنی همانگونه که وجود حدیث در کتب معتبر میتواند قرینه بر اعتبار باشد، وجود تأیید یا دلیل از ابواب دیگر نیز میتواند قرینه باشد.
به عبارت دیگر، از طریق خلق نظامهای معنایی، معمولا گروهی را بیاعتبار جلوه میدهند و گروهی دیگر را معتبر؛ عدهای را به حاشیه میرانند و عدهای دیگر را در مرکز متن قرار میدهند (بهرامپور، 1379: مقدمه)؛ اما با دقت در واژگان بهکاررفته در تاریخ منقول میان منابع تاریخی متداول و تکرار آنها عملا میتوان از گفتمان غالب رمزگشایی کرد و به تاریخ قطعی دست یافت و اصالت تاریخی باور امامتی را از میان اولین ادوار به اثبات رساند که این خود مبین باورهای امامتی شیعی است.