چکیده:
مفهومپردازی مفاهیم دینی، زمینهساز کاربست آنها در سطوح مختلف فردی، خانوادگی و اجتماعی است. هدف این پژوهش، تدوین مدل مفهومی تقرب به خدا، بر اساس اندیشة علامه طباطبائی و اعتباریابی آن است. روش این پژوهش بنیادی، در بخش تدوین مدل، توصیفی ـ تحلیلی از نوع تحلیل محتوای کیفی و در بخش اعتباریابی، به روش دلفی با استفاده از دو ضریب نسبت روایی و شاخص روایی محتوا است. با تامل در واژهشناسی «تقرب» و واکاوی آن در اندیشة علامه طباطبائی، سه مولفة پویش تدریجی، انتخاب تعالیجویانه و برنامهمندی و هشت زیرمولفة آگاهیافزایی، رغبتپالایی، وحدتبخشی، عملگرایی، انتخاب هدف متعالی، مسیریابی، هشیاری و پایبندی شناسایی شد. بر اساس این مولفهها، تقرب به خدا پویشی تدریجی است که نفس با انتخاب هدف متعالی قرب خداوند و مسیر عبودیت، به تنظیم باورها، عواطف، انگیزهها و رفتارهای خود پرداخته، با هشیاری و پایبندی به قوانین الهی، به تدریج مراتب کمال را کسب میکند. بنابراین، میتوان گفت: آموزههای دینی ظرفیت تبیین روانشناختی و طراحی مدل مفهومی را دارند و از این بستر، میتوان باب گفتوگو برای کاربست مفاهیم دینی در سلامت فردی و اجتماعی را فراهم آورد.
خلاصه ماشینی:
بر اساس این مؤلفهها، تقرب به خدا پویشی تدریجی است که نفس با انتخاب هدف متعالی قرب خداوند و مسیر عبودیت، به تنظیم باورها، عواطف، انگیزهها و رفتارهای خود پرداخته، با هشیاری و پایبندی به قوانین الهی، به تدریج مراتب کمال را کسب میکند.
بر اساس این مؤلفهها میتوان تقرب به خدا را چنین تعریف کرد: «تقرب به خدا، پویشی تدریجی است که نفس با انتخاب هدف متعالی قرب خداوند و مسیر عبودیت به تنظیم باورها، عواطف، انگیزهها و رفتارهای خود پرداخته و با هشیاری و پایبندی به قوانین الهی بهتدریج مراتب کمال را کسب میکند» (آینهچی، 1397).
بنابراین، اگرچه در حقیقت نفس انسان، بر اساس قوانین تکوینی و بیان قرآن کریم در حرکتی اجباری به سمت خداوند متعال قرار دارد (انشقاق: 6)؛ اما این حرکت عمومی و اجباری، غیر از رسیدن به کرامت و جایگاه قرب نزد خداوند متعال است که نیازمند پویشی اختیاری میباشد.
علامه اختلاف درجات انسانها در مراتب قرب را به این مؤلفه، هشیاری نسبت داده و معتقد است: نفس انسان بر اساس میزان هشیاری و توجه به هدف، مسیر و حرکت اختیاری خود، در مراتب مختلف قرب به خداوند متعال قرار میگیرند (همان، ج 6، ص 167).
بر اساس این مؤلفهها میتوان تقرب به خدا را پویش تدریجی انسان دانست که نفس با انتخاب هدف متعالی قرب و رضوان خداوند و مسیر عبودیت و نیز با هشیاری و پایبندی به قوانین الهی، بهتدریج به تنظیم باورها، عواطف، انگیزهها و رفتارهای خود پرداخته و به درجات و مراتب کمال تقرب به خدا دست مییابد.