چکیده:
مفاهیم اخلاقی، از این جهت که مثل مفاهیم فلسفی مشهور جزو معانی اند، نه صور و مابازای خارجی دارند، نه ذهنی، شباهت زیادی به معقولات ثانیه فلسفی دارند؛ اما ازآنجاکه اولا تحقق خارجی محکی مفاهیم اخلاقی، دائرمدار فعل ارادی انسان است، و ثانیا مصداق یابی آنها دائرمدار قصد فاعل است، از مفاهیم فلسفی مشهور فاصله پیدا می کنند. این تفاوت باعث شده حکمای مسلمان، مفاهیم و گزاره های فلسفی مربوط به فضای هستی شناختی را ذیل حکمت نظری، و مفاهیم و گزاره های مربوط به فضای ارزش شناختی را ذیل حکمت عملی بحث کنند. در این مقاله، ضمن تحقیق درباره حقیقت مفاهیم فلسفی، سنخ مفاهیم اخلاقی و فرق آنها با مفاهیم فلسفی مشهور را بررسی کرده ایم. وجود تمایز اساسی بین این دو دسته مفاهیم، باعث شده است، از مفاهیم فلسفی مشهور با عنوان «معقولات ثانیه هستی شناختی»، و از مفاهیم اخلاقی و هر مفهوم مربوط به وادی عمل ارادی همراه با قصد انسان، با عنوان «معقولات ثانیه ارزش شناختی» تعبیر شود.
خلاصه ماشینی:
با اینکه بهمنیار و به تبع او شاگردش لوکری (لوکری، 1373، ص 28) به حقیقت مفاهیمی که امروزه به معقولات ثانیة فلسفی شهرت دارند، پی برده بودند، لکن دیدگاه آنها هنوز به صورت یک نظام قابل طرح نبود؛ زیرا آنها تنها «وجود»، «شیئیت» و «ذات» را مطرح کرده و دربارة دیگر مفاهیم فلسفی، نظیر علیت، وحدت، کثرت و امثال اینها سخنی نگفته بودند؛ اما وقتی نوبت به شیخ اشراق رسید، همة مفاهیم فلسفی را دارای هویت ذهنی شمرد و ذیل معقول ثانی منطقی به اصطلاح امروزی قرار داد (سهروردی، 1375، ج 1، ص 346-347).
به نظر میرسد، اگر مبرر معقول ثانی فلسفی دانستن مفاهیم اخلاقی، به این دلیل باشد که نحوة انتزاع آنها از حقایق خارجی، مثل معقولات ثانیة فلسفی است، حرفی کاملا درست است؛ چنانکه هویت ذهنی داشتن مفاهیم منطقی و فلسفی در نگاه شیخ اشراق، باعث شد که او بدون تفکیک، همة آنها را ذیل معقولات ثانیه قرار دهد؛ اما اگر نگاه ما به مفاهیم، نه از زاویة نحوة انتزاع آنها، بلکه از این زوایه باشد که مفهوم، به تبع حکمت نظری و عملی، به دو قسم نظری و عملی تقسیم میشود و مفهوم عملی نوعی متفاوت از مفهوم نظری است، در نتیجهگیری ما دربارة سنخ مفاهیم اخلاقی مؤثر خواهد بود.
حتی آنجایی که فعل اخلاقی را خود انسان انجام میدهد و در همان حال این مفاهیم را از ساحت درونی خودش انتزاع میکند، باز نحوة انتزاع این مفاهیم، مثل معقولات ثانیة فلسفی است؛ زیرا ساحتهای درونی و نفسانی انسان، ساحت وجود ذهنی نیست؛ بلکه ساحت وجود خارجی است.