چکیده:
استصحاب یکی از ادلّه پرکاربرد در استنباط احکام شرعی است که یکی از اقسام
چهارگانه آن بر اساس زمان متیقن و مشکوک, استصحاب استقبالی میباشد. استصحاب
استقبالی به ان معناست که اگر زمان یقین و شک و متیقّن» هر سه در نزد مکلّف فعلی
باشد. امّا زمان مشکوک در آینده فرض شود. از ادامه آن تا آیندهء ابقا شود. این استصحاب,»
همانند استصحاب حالی متداول» دارای کاربردهایی مهم در فقه و استنباط احکام آن
است. ادلّهای نیز برای اثبات اعتبار آن وجود دارد. اما مورد غفلت بیشتر اصولیان
واقع شده و بحثی جدّی پیرامون این نوع استصحاب در کتابهای اصولی صورت نگرفته
است. بهره گیری از اطلاق روایات استصحاب و تطبیق ارکان استصحاب بر استصحاب
اعتبار استصحاب استقبالی را ثابت میکند و به اشکالات مطرح پاسخ میدهد.
همچنین مروری بر کاربردهای آن در فقه مانند جواز بدارء عدم بازگشت دیه. زوم معامله
سلف, عدالت امین» تغییر فتوا و ... اهمیت آن را در اثبات مسائل فقهی نشان میدهد.
خلاصه ماشینی:
البته این صورت دوم همچون استصحاب ماضوی، در کلام علمای علم اصول نیامده و کسی به آن نپرداخته است؛ زیرا هیچ ثمرهای بر جریان این نوع استصحاب مترتب نمیگردد؛ مثلاً یقین دارم که زید فردا مسافر نیست، ولی شک دارم که پس فردا مسافر میشود یا خیر؟ نکتۀ مورد ملاحظه در این استصحاب این است که شک، باید فعلی باشد و تنها مشکوک، استقبالی باشد؛ چرا که اگر زمان شک نیز در آینده باشد، در این صورت، شک تقدیری میشود که بنا به نظر اکثر اصولیان حجّت نیست و از بحث استصحاب استقبالی خارج میگردد (نائینی، 1352، 2/351؛ خویی، 1417، 2/109؛ حلّی، 1432، 9/12).
در مقام استدلال، همین کلام مشهور را توسعه داده و میگوییم: با الغای خصوصیت نه تنها میتوان روایت را به تمامی موارد استصحاب حالی و متداول سرایت داد، بلکه میتوان آن را در موارد استصحاب استقبالی نیز اعتبار بخشید؛ لذا باید گفت این روایت برای به اثبات رساندن اعتبار این نوع استصحاب دلیل خوبی است؛ زیرا امام(علیهالسلام) جنس یقین را بهعنوان یک قاعدۀ کلی در نظر میگیرند و میفرمایند: تنها یقین است که میتواند یقین را نقض نماید نه شک و فرقی نمیکند که متعلق شک، امری حالی باشد یا استقبالی.
اگر کسی در مقام اشکال بر استدلال بگوید که انصراف به استقبال حالی مانع از اطلاق روایت نسبت به استصحاب استقبالی میگردد؛ در پاسخ گفته میشود: این انصراف از دو حال خارج نیست یا بدوی میباشد که با اندک تامّلی زائل میگردد یا بهدلیل کثرت وجود در ناحیه استصحاب حالی است که کثرت وجود نمیتواند دلیل بر انصراف باشد؛ زیرا انس بین لفظ و معنا با کثرت وجود حاصل نمیشود؛ چنانکه اکثر اصولیان به این امر تصریح کردهاند (نائینی، 1376، 4/632 و خویی، 1422، 4/540؛ صدر، 1417، 7/527 و دیگران).