چکیده:
در این نوشته ابتدا پیشنهادهای توماس کوهن در خصوص نقش عوامل بیرونی و اجتماعی را در تاریخ علم مرور خواهیم کرد. سپس به دو رویکرد عقلانی و اجتماعی در تاریخنگاری علم که هر دو واکنشی به سخن کوهن بودهاند اشاره میکنیم. نشان خواهیم داد که تاریخنگاری عقلانی به مشکل غیرتاریخی بودن مبتلا است و دلایل معرفتی کنشگران تاریخی را در تبیینهای خود دخالت نمیدهد. علاوه بر این، چنین رویکردی با خلط تبیین و توجیه اصولاً فاقد توان تبیینی است. در ادامه، بررسی خواهیم کرد که رویکرد اجتماعی تا چه حد در معرض خطر غیرتاریخی بودن است. با دفع شبهۀ غیرتاریخی بودن نشان خواهیم داد که خطر توسل به آگاهی کاذب در کمین رویکرد اجتماعی است. دفع این خطر نیازمند به دست دادن الگویی مناسب برای رابطه میان امر عقلانی و امر اجتماعی است. یک گزینۀ پیشنهادی تبعیت از یگانهانگاری بیقاعده است که تبعات مهمی برای تاریخنگاری علم خواهد داشت.
خلاصه ماشینی:
به عبارت ديگر، تبيين رويدادي تاريخͬ (مثلا تبيين چرايي اتخاذ نظام کوپرنيکͬ از سوي کپلر) تنها هنگامͬ از «حساسيت تاريخͬ»١ برخوردار است و متصف به صفت «تاريخͬ بودن » است که در آن به آنچه در سپهر معرفتͬ کنشگران تاريخͬ دخيل (مثلا کپلر) مهم بوده است و آنان با توسل به آن عناصر و عوامل تصميم هاي تاريخͬ خود را گرفته اند توجه شود و آن عناصر و عوامل معرفتͬ در زمرٔە تبيينگرهاي رويداد در نظر گرفته شوند (آراباتزيس ،٢ ١٩٩۴، ١٧٩).
Little نيز بسط مͬدهد و اين مطالبه را پيش مͬکشد که فͬالمثل در تبيين رويدادهاي تاريخ علم نيز بايد نظام معرفتͬ کنشگران را در تبيين دخيل دانست و آنچه را آنان خود دلايل عقلانͬ و توجيه کنندٔە انتخاب هايشان دانسته اند در تبيين واردکرد.
لاکاتوش خود تصريح دارد که تاريخ نگاري پيشنهادي او که در آن مورخ به «روش شناسͬ برنامه هاي پژوهش علمͬ» براي تبيين تاريخ علم متوسل مͬشود، به معناي آگاهͬ کنشگران تاريخͬ از چنين روش شناسͬاي نيست .
چنين نکته اي آشکارا به معناي غيرتاريخͬ بودن تبيين هاي تاريخͬ عرضه شده در چارچوب رويکرد عقلانͬ به تاريخ نگاري علم است .
تاريخ نگاري اجتماعي علم بر مبناي يگانه انگاري بيقاعده خلاصۀ سخن تا اينجا آن است که براي پيوند زدن امر عقلانͬ به امر اجتماعͬ و نشان دادن اينکه آنچه در سپهر معرفتͬ کنشگران تاريخͬ روي مͬدهد نسبت و رابطه اي با شرايط اجتماعͬ آنان دارد تنها گزينۀ در دسترس توسل به پيپديدارگرايي و در نتيجه آگاهͬ کاذب نيست و مͬتوان الگوي يگانه انگاري بيقاعده را نيز به کار برد.
Boston Studies in the Philosophy of Science, vol.