چکیده:
اگرچه عدالت جنسیتی امروزه از سوی گفتمانهای رقیب در کشورهای اسلامی و غیراسلامی به کار رفته، نیازمند تدقیق نظری و تحلیلی است. پرسش مقاله این است که «آیا عدالت جنسیتی مفهوم بسنده و مورد اتفاقی برای رسیدن به هدف مشترکِ رفع ستم علیه زنان است؟». با بررسی مقالات و نوشتههایی که از عدالت جنسیتی برای تحلیل، نظریهپردازی یا راهبرد استفاده کردهاند، این نتیجه به دست میآید که مفهوم مذکور به معنای واحدی استعمال نشده است. تفسیرپذیری گسترده آن، که خود تابعی از تفسیرپذیری و عدم تعین دو مفهوم عدالت و جنسیت در فضای نظری معاصر است، به نبود تفاهم کافی در مطالعات زنان و رویکردهای حقوقی درباره زنان منجر شده است؛ امری که خود را بیشتر در رویکردهای اسلامی و غیراسلامی نشان میدهد. برای اثبات این ادعا دو بُعد را بررسی کردهایم: 1. سابقه کاربست عدالت جنسیتی در اسناد و مکتوبات خارجی و بینالمللی مربوط به زنان و 2. تلقی محققان ایرانی از عدالت جنسیتی.
خلاصه ماشینی:
واکاوی تعریف صوری عدالت، یعنی «اعطای برابر به برابرها و اعطای نابرابر به نابرابرها»، از این جهت که «آیا مبدأ نظری کافی برای تفاوتهای حقوقی، از جمله تفاوتهای جنسیتی، است یا خیر؟» و پاسخ به این پرسش که «سطوح برابری در حقوق اجتماعی چیست؟»، ابعاد عملگرایانهتری به مطالعات اسلامی عدالت خواهد داد.
از آنجا که این ترکیب در دولت نهم جمهوری اسلامی برای نشان دادن موضع خاص اسلامی درباره تفاوتهای مردان و زنان مطرح شد، این نوشتار 18 مقاله که در دهه اخیر، از سال 1388 تاکنون، درباره عدالت جنسیتی نوشته شده را بررسی 26 و برای نمونه به برخی از آنها استناد کرده است.
مرور مقالات، کتابها و پایاننامههای دانشگاهی نشان میدهد که رویکردهای فمینیستی، چه در داخل و چه در خارج از کشور، نواندیشی دینی و رویکردهای اصلاحطلبانه عدالت جنسیتی را در یک معنا که منطبق با خاستگاه مفهومی و سیاسی آن است، به کار میبرند که با مبدأ آن در اسناد بینالمللی سازگاری کامل دارد و آن را تمجید میکنند؛ اما در متون و گفتار شفاهی رویکردهای اصولگرایی و سنتگرایی دینی، این واژه مترادف با معنای کلاسیک و رسمی عدالت گرفته شده و تنها مزیت استفاده از این ترکیب تمرکز بر حقوق و تکالیف دو جنس زن و مرد است.
طبعا بخشی از این منازعه به تصمیمگیری درباره معنای عدالت بازمیگردد که، چنانکه گذشت، در سطح بینالمللی آن را مرادف تساوی دانسته و برابری را شرط تحقق عدالت به حساب آوردهاند؛ اما در فضای فکری اصولگرایی و سنتگرایی، عدالت مفهومی برای درک برابری و نابرابری است، چنانکه واژه فارسی جنسیت تمام تحولات مفهومی و تبار معنایی کلمه gender را بازنمینمایاند و معنای آن در سنت فکری داخلی، ایستا و فقط به معنای دو جنس با تفاوتهای روشن و ثابت است.