چکیده:
«توحید»اساسی ترین اصل اعتقادی اسلام است و دیگر معارف اعتقادی و معارف ارزشی انسان
از آن نشات م یگیرد. توحید ذاتی مه مترین نوع توحید و زیربنای تمام مراتب توحید است.
اما مرضا (علیه السلام) نیز بسان سایر معصومان (علیه السلام) به این مسئله اساسی توجّهی
ویژه داشت هاند. دو پرس ش اساسی این مقاله عبارت است از: موضع امام رضا (علیه السلام)
دربارة توحید ذاتی چیست و چگونه م یتوان بر اساس نگاه فلسفی، دلال تهای پنهان دیدگاه
توحیدی امام رضا (علیه السلام) را آشکار کرد؟ نتایج به دست آمده هم به این قرار است: در
کلام اما مرضا (علیه السلام) سه تبیین از توحید ذاتی مشاهده شده است: 1. اثبات احدیت بدون
ابتنا بر واحدیّت 2. اثبات واحدیّت بدون ابتنا بر احدیت 3. اثبات واحدیّت بر مبنای احدیّت.
برهان نفی تحدید از خداوند در کلام امام رضا (علیه السلام) از سویی وابسته به واحدیّت نیست و
مستقل از آن اثبات م یشود. بنابراین، از این جهت، برهان یادشده همان صورت اول توحید است
و از سوی دیگر، همین نفی تحدید از خدا مقدمة اثبات واحدیّت م یشود و از این جهت، این
برهان، صورت سوم را رقم م یزند و صورت دوم در قالب چهار برهان در بیانات این امام همام
(علیه السلام) ظهور م ییابد که عبارتند از: نفی صفات مخلوقات از خداوند، ازلیّت و قدی مبودن
خداوند، برهان تمانع، و مسبوقیت دوگانه پرستی به توحید. در این پژوهش سعی شده به مدد
میراث فلسفی سنت اسامی، برخی دلال تهای پنهان روایات امام رضا (علیه السلام) نیز در
فقرة توحید آشکار و لوازم و فروع آن تحلیل و استنباط شود بدون آنکه درصدد تحمیل فلسفه
بر روایات برآییم.
خلاصه ماشینی:
در ايـن بخـش ، بـه بيـان امام رضـا (عليه السـلام ) در بـاب دو گونـه از توحيـد ذاتـي و تحليـل فلسـفي آن مي پردازيـم : ١-١ توحيد احدي امام رضــا (عليه الســلام ) وحــدت خداونــد را بــه تجزيه ناپذيــري آن تحليــل مي فرماينــد: «أّ نـه واحـد فـي ذاتـه ليـس بـذي أبعـاض و لا أجـزاء و لا أعضـاء» (او در ذات خـود واحد اسـت و داراي اجــزا و اعضــا و ترکيــب نيســت ) (ابن بابويــه ، ١٣٩٨ق : ١٩٦).
بــه ديگــر ســخن ، در موجوداتــي کــه ضـرورت وجودشـان از ناحيـه علـت ديگـري اسـت ، ايـن امـکان وجـود دارد کـه در وقتـي از اوقـات عـدم در او راه پيـدا کنـد امـا در خـدا ايـن گونـه نيسـت و حکمـا بـا اسـتناد بـه ايـن يافتــۀ عقلــي گفته انــد خداونــد در ذاتــش و در صفاتــش و در همــۀ جهــات ، واجب الوجــود اســت (رک : فخــر رازي ، ١٤٢٠ق ، ج ١: ١٢٢).
١-٢-٢ بيان توحيد واحدي به صورت مستقل تعبيرهايـي چـون «أ حـدٌ لابت أْويـل عـد د» (او يگانـه اسـت ، بـدون اينکـه معـدود بـوده و قابل ٍ شــمارش باشــد) (ابن بابويــه ، ١٣٩٨ق : ٣٧)؛ «لايجــوزعليــه الأعــداد» (جايــز نيســت بــر او اعـداد حمـل شـود) (همـان : ١٩٦) و«أّ نـه جّ ثـۀٌو احـد ةٌو لْيـس باْث نْيـن » (خداونـد واحد اسـت و دوتـا نيسـت ) (همـان : ٦٢؛ کلينـي ، ١٤٠٧ق ، ج ١: ١١٩) از سـوي امام رضـا (عليه السـلام ) بـه توحيـد واحـدي ، يعنـي نفـي شـريک و همتـا از خداونـد، اشـاره دارد.