خلاصه ماشینی:
"گرچه بسیاری از عادات و رسوم و سنتهای گذشته را بدور ریختهام و مشتاقم که هندوستان بتواند خود را از قید و بندهائی که او را بزنجیر کشیده است برهاند قید و بندهائیکه او را در خود میفشارد و مردم آنانرا متفرق میکند و عده کثیری از آنان را از پیشرفت و ترقی باز میدارد و پرورش آزاد روح و جسم آنانرا جلو میگیرد معهذا مایل نیستم با گذشته کاملا قطع رابطه کنم و مفتخرم که این میراث عظیم از آن ماست و مطمئنم که من نیز همچون همه ما حلقهای از زنجیر ناگسستنی هستیم که بنوعی بشروع و اوایل تاریخ بسیار قدیمی هند میپیوندیم این رشته را من پاره نمیکنم بلکه آنرا عزیز میدارم و از آن الهام میگیرم و بعنوان شاهدی بر این آرزوی خویش و بخاطر آخرین سر تعظیمی که بسرزمین هند و میراث عظیم فرهنگی آن فرود آورم این تقاضا را دارم که مشتی از خاکسترم برود گنگ در الله آباد ریخته شود تا باقیانوس بزرگی که سواحل هند میشوید برساند."