چکیده:
پژوهش حاضر به بررسی پدید مهاجرت و رضایت خانوارهای مهاجر به شهر تهران
پرداخته است. هدف تعیین عوامل رضایت مهاجران و میزان تاثیرپذیری آنان از جنبههای
مختلف محیطی در قالب تغییر شرایط اجتماعی» فرهنگی» رفاهی و نگرشی است که به صورت
پیمایشی مورد مطالعه قرار گرفته است. تحلیل نهایی این پژوهش بر روی ۲۰۰ خانوار مهاجر
در بین خانوارهای معمولی ساکن در مناطق ۳ ٩ و۱۲ شهر تهران که لزوما دارای فرزند(ان) بالای
۰سال بودهاند انجام گرفته است.
نتایج پژوهش بر اساس تحلیلهای همبستگی پیرسون نشان میدهد که رابطة معناداری
بین رضایت مهاجران و میزان استفاده از امکانات رفاهی و همچنین وضعیت اجتماعی فرزندان
وجود دارد و این بدان معناست که هرچه میزان استفاده از امکانات رفاهی بیشتر و وضعیت
فرزندان بهبود داشته مهاجر از جابجایی خود به شهرتهران رضایت بیشتری داشته است. در
جریان تحلیل از طریق مدلسازی معادلات ساختاری» میزان تاثیرات متغیرها بر رضایت مهاجر
بررسی شده است. تبیین فرضیات با تکیه بر دیدگاههای مثبت کارکردی و کلاسیک مهاجرت
صورت گرفته است.
خلاصه ماشینی:
نتايج پژوهش بر اساس تحليلهاي همبستگي پيرسون نشان ميدهد که رابطۀ معنـاداري بين رضايت مهاجران و ميزان استفاده از امکانات رفاهي و همچنين وضعيت اجتمـاعي فرزنـدان وجود دارد و اين بدان معناست که هرچه ميزان اسـتفاده از امکانـات رفـاهي بيشـتر و وضـعيت فرزندان بهبود داشته مهاجر از جابجايي خود بـه شـهرتهران رضـايت بيشـتري داشـته اسـت .
بيان مسأله در کشور ما همواره پديدة مهاجرت داخلي خصوصا مهاجرت به کلان شهر تهران بـه مثابۀ پديدة اجتماعي نادرست تلقي شده و همواره به عنوان يـک مسـألۀ اجتمـاعي مـورد بررسي قرار گرفته است ؛ اما در اين بحث اين موضوع را به عنـوان يـک پديـده و اينکـه چگونه اين امر باعث تغييـر و تحـول در جامعـۀ مقصـد مـيشـود و پيامـدهاي رفـاهي، اجتماعي، فرهنگي که ميتواند براي خانواده هاي مهـاجر داشـته باشـد، مـورد مطالعـه مـا خواهد بود.
رفتـار شـهروندان و کيفيت مشارکت آنان در امور جامعه به عنوان يکي از الزامات اساسي سرمايۀ اجتمـاعي و از شاخص هاي توسعه يافتگي جوامع محسـوب مـيشـود و تعيـين ميـزان نهادينـه شـدن فرهنگ شهروندي به منظور تعيين جايگاه خود در جريان توسعه يافتگي در بسـتر جهـاني شدن از ضروريات دستيابي به شاخص هاي توسعه ميباشد(رباني، ١٣٨٥: ٢٤٦) همچنـين 1 با توجه به اهميت شهروند بـودن نـه شهرنشـين بـودن کـه دو مقولـۀ متفـاوت هسـتند ، هنجارپذيري و انطباق فرهنگي به عنوان يکي از پيامـدهاي مهـاجرت در قالـب تغييـرات اخلاقي مهاجران مورد بررسي قرار گرفته و نشان ميدهـد کـه وضـعيت اخلاقـي آنهـا و نگرش آنها همانند افراد بومي نبوده و تا حدودي تفـاوت نگـرش بـين آنهـا وجـود دارد (طيبي نيا، ١٣٨٨: ١٥٢) و اين پژوهش تأثير تغيير نگـرش هـاي فرهنگـي افـراد در ميـزان رضايت از مهاجرت را ارزيابي خواهد کرد.