چکیده:
پژوهش حاضر در صدد شناسایی چالشهای دانشگاه در انتخاب و سازماندهی محتوا مطابق با اصول یادگیری مادام العمر است. در این تحقیق ترکیبی، در بخش کیفی با روش تحلیل محتوا دیدگاههای 24 نفر از مدیران دانشگاههای دولتی که با روش نمونهگیری هدفمند از نوع زنجیرهای انتخاب شدهاند، از طریق مصاحبه نیمه سازمان یافته جمعآوری شده است. در بخش کمی نیز با روش توصیفی ـ پیمایشی دیدگاه 153 نفر از اعضای هیأت علمی این دانشگاهها که با روش نمونهگیری تصادفی طبقهای انتخاب شدهاند، از طریق پرسشنامه محقق ساخته بررسی شده است. روایی محتوای آن توسط متخصصان تأیید و پایاییش با آلفای کرونباخ 96/0 برآورد گردید. دادهها با استفاده از روشهای آمار توصیفی و استنباطی و نرم افزار spss17 تحلیل شدهاند. یافتهها حاکیست چالشهای دانشگاه هنگام انتخاب و سازماندهی محتوا عبارتند از: کاربردی نبودن آموختهها، عدم آشنایی با روش تحقیق در رشته تحصیلی، بیتوجهی به آموزش یک زبان بین المللی، عدم استفاده از محتوای میان رشتهای، تأکید کم بر تواناییهای عمومی و بیتوجهی به کیفیت کار پژوهشی دانشجو. میان دیدگاه اعضای هیأت علمی برحسب متغیرهای جنس، نوع دانشگاه، مرتبه علمی و تحصیلات در سطح 05/0=p < span dir="RTL"> تفاوت معنادار وجود ندارد.
خلاصه ماشینی:
براساس یافتههای ایشان (Candy& etc, 1994; Ouane, 2002; Honey,2000; George& etc, 2000; Dohman, 1995; Watterston, 2001; Smith and Spurling, 1999;) تداوم یادگیری، مستلزم دانش و مهارت تخصصی در رشته علمی، مهارتهای کلیدی از قبیل توانایی نوآوری و خلاقیت، تفکر انتقادی، یادگیری چگونه یاد گرفتن، استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات، برقراری ارتباط با دیگران و مشارکت فعال در جامعه، همچنین، نگرشهایی مانند مفهوم خود مثبت در توانایی یادگیری، عشق به یادگیری، احساس مسؤولیت نسبت به خود و جامعه است.
برای پرورش این ویژگیها در انتخاب محتوا و سازماندهی آن به کارگیری پنج اصل زیر ضروری است: 1-آشنایی دانشجو با کاربرد آموختهها: ترکیبی هماهنگ از آموزش نظری و عملی در برنامه درسی با رویکرد یادگیری مادام العمر باید جایگاه ویژهای داشته باشد، زیرا تجربه مستقیمی که از طریق مشارکت فعال دانشجو در یک وظیفه شغلی خاص فراهم میشود، انتقال آموختهها در مؤسسه آموزشی را به دنیای واقعی کار تسهیل میکند (Knapper & Croply,2000).
دوم، رشد سریع فناوری و ورود آن به بازار کار حاکی است باید تدریس روش علمی پژوهش و چگونگی به کارگیری آن همراه با آموزش محتوای علمی موضوع درسی، انجام شود تا دانشجویان قادر شوند با افراد متخصص در زمینه آن موضوع علمی، ارتباط برقرار کنند، دانش را در زندگی واقعی به کار گیرند و برای رویارویی با مشکلات غیر قابل پیشبینی آماده شوند (Chambers, 2010) و سوم، اکنون دانشگاه باید دانشآموختگانی پرورش دهد که بتوانند در تولید دانش سهم داشته باشند، برنامه درسی باید زمینه را فراهم کند تا دانشجو، مراکز تولید علم را در رشته خود بشناسد، با صاحب نظران علمی رشته خود آشنایی داشته و بداند که اصلیترین یافتهها، اصول و استانداردهای پذیرفته شده آن علم را در کجا میتوان یافت (Chambers, 2010).