چکیده:
بیان مسئله: نظام روحانی دین چگونه بر الگوی مسلط جامعه تاثیر میگذارد؟ عوامل شکلگیری جهان هنر معاصر کداماند؟ ساختارهای نهادی هنر معاصر همچون گالری از طریق چه راههایی شکلها و فرمهای جهان هنر را شکل دادهاند؟
هدف و روش تحقیق: هدف اصلی این مطالعه، تطبیق ساختار جهان دینی و نظام روحانی آن در ساخت الگوی مسلط دوران بر جهان هنر (هنر معاصر) است. میخواهیم بگوییم که ساختار جهان دینی و دستگاه و نهادهای دینی، بر ایده مسلط دوران، عوامل و کنشهای آنها و سلسله مراتب قدرت تاثیر مستقیم دارد. بدین منظور باید ساحتهای دین و هنر و نظام روحانی درونی آنها، به مثابه حوزه گردش ایده، آشکار شده و با بیان نسبت هریک با ساختار قدرت، براساس جامعهشناسی دین وبر به یک ردهگانشناسی از نهاد هنر (معاصر) و عاملان بسط آن دست یافته و تحولات ساختاری در هریک از میدانها را نشان دهیم. برای فهم این سلسلهمراتب و تکوین دستگاه روحانی، نخست به جهان اندیشه دینی و تاثیر آن بر شکلگیری سلسلهمراتب و رفتار سوژهها پرداخته و در گام بعد به خود عوامل- نهادها و نسبت آنها با ایده مسلط در جهان هنر معاصر میپردازیم.
نتیجهگیری: در پژوهش حاضر، دین و هنر به عنوان دو ظرف و متن همسان انگاشته شدهاند. از خلال توجه به نقش نهادها و نیروهای آن در خلق جهان دینی به نظر میآید که میتوان این مسیر را درستتر پیمود. میتوان دید که اینجا کلیسا و دستگاه روحانی آن قرابت بسیاری به سازمانها و نهادهای جهان هنر و ساخت سلسلهمراتبی آن دارند. کلیسا به مانند دستگاهی روحانی است که به صورت نظاممند و تشکیلاتی دنبال ساخت الگو و شیوه عمل است. معادل کارویژه آن در جهان هنر را میتوان در نهاد گالری دید و با آن تطبیق داد. پیشنهاد پژوهش حاضر برای مطالعه جهان هنر معاصر و شعبههای آن همچون هنر معاصر ایران، توجه به مسئله مشروعیت و نقش متخصصان دستگاه روحانی جهان هنر در ساخت و شکلگیری بیرقیب تمام وجوه هنر و زیباشناسی معاصر از طریق اعمال این مشروعیت است.
روش پژوهش حاضر در فهم این ساختار و سلسله مراتب، برآمده از جامعهشناسی دین وبر و برداشت ویژه او در تحلیل دستگاه روحانی جهان دین است. تحلیل و طبقهبندیها را با استفاده از این زمینه نظری انجام دادهایم.