چکیده:
وقتی اشعار یک شاعر معاصر مورد توجّه دو نسل پیاپی واقع میشود و خصوصا در میان عموم طبقه متوسط جامعه راه باز میکند، باید علاوه بر جنبههای هنری و زیباشناسانه آن، بهدنبال معانی و مفاهیمی بود که آن شاعر از زندگی و نحوه نگاه به آن ارائه میدهد؛ همان چیزی که مردم را خوش میآید و تصوّر خود را از زندگی در آینه آن اشعار میبینند.
سهراب سپهری یکی از شاعران خوشاقبال معاصر است که اشعار او مورد توجّه طبقات غالب جامعه قرار گرفته است. این مقاله در صدد است که معلوم کند معانی و ایماژهای زندگی از نظر سپهری چه چیزهایی است. برای رسیدن به این هدف، مهمترین و مفصلترین منظومه سهراب سپهری؛ یعنی «صدای پای آب» ـ که مستقیما به ترسیم نگاه او به حیات در مقاطع مختلف زندگی میپردازد ـ با نظریه یک فیلسوف اگزیستانسیالیت به نام رابرت سالومن ـ که 16 معنا و ایماژ برای زندگی ترسیم میکند ـ محک زده شده و مورد بررسی قرار گرفته است.
در نهایت، دو معنا و ایماژ غالب، یعنی زندگی به مثابه هنر و زندگی به مثابه نیروانه در این منظومه بهعنوان پررنگترین ایماژ زندگی سهراب سپهری معرفی شدهاند.
خلاصه ماشینی:
برای رسیدن به این هدف، مهمترین و مفصلترین منظومۀ سهراب سپهری؛ یعنی «صدای پای آب" ـ که مستقیما به ترسیم نگاه او به حیات در مقاطع مختلف زندگی میپردازد ـ با نظریۀ یک فیلسوف اگزیستانسیالیت به نام رابرت سالومن ـ که 16 معنا و ایماژ برای زندگی ترسیم میکند ـ محک زده شده و مورد بررسی قرار گرفته است.
صدای پای آب منظومۀ «صدای پای آب» که به نوعی مانیفست ادبی و فلسفی سهراب و چکیده نظر و نگاه وی به هستی، زندگی و مرگ است، در تابستان 1343 در مسقط الرأس او، یعنی کاشان و روستای چنار سروده شده و اول بار در سال 1344 در مجلۀ «آرش» به چاپ رسیده است (سپهری، 1360، 267-299).
از این زاویه، سهراب سپهری نگاهی منتقدانه به زندگی مدرن دارد و آن را یک بیماری محسوب میکند که در برابر زندگی سالم طبیعی و منطبق با سرشت قرار میگیرد: شهر پیدا بود رویش هندسی سیمان، آهن، سنگ سقف بیکفتر صدها اتوبوس گلفروشی گلهایش را میکرد حراج در میان دو درخت گل یاس شاعری تابی میبست پسری سنگ به دیوار دبستان میزد کودکی هستۀ زردآلو را روی سجادۀ بیرنگ پدر تف میکرد و بزی از خزر نقشۀ جغرافی آب میخورد همۀ آنچه گفته است، بیماریهای زندگی شهری است که به جای درخت، آهن میروید و به جای سقف کاهگلی روستا، سقف فلزی اتوبوس دیده میشود و...
شاعر روح آزادتری دارد و گاهی ممکن است پندار و رفتار او مغایر هنجارهای اجتماعی باشد و سهراب سپهری از این امر مستثنی نیست؛ بنابراین، چنین معنایی از زندگی لااقل در «صدای پای آب" به چشم نمیخورد.