خلاصه ماشینی:
همه هرچند با این آشوبها و ناآرامیها مخالفاند همزمان اما تصور میشود: این اوضاع از هر زمان دیگر- پس از کودتا- وخیمتر است.
اگر شاه نتواند خزانهاش را پر کند، ناگزیر باید شرایط بریتانیای کبیر و روسیه را بپذیرد.
در صورت سقوط تبریز جنبه نظامی در جنبش ملی گرایی- درسراسر ایران - رنگ میبازد!
~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ ~ 1891 معمای ایران هنوز چنان که بایسته است، راه حلی برای معمای ایران ارائه نشده است.
برخی از نمایندگان بلندپایه توضیح بیشتری را برای عبارت «بیتردید ساماندهی اوضاع ایران با تأسیس نهادهای مردم نهاد حقیقی است» - چنان که: در سخنرانی شیوای جناب آقای نخست وزیر در مجلس آمده- خواستار شدند.
معنای این سخن آن است که: اگر شاه قصد دارد: تاسیس نهادهای نمایندگی در ایران را فرمان دهد، این نهادها باید به راستی نماینده مردم باشند.
ما میدانیم که وجود نهادهای نمایندگی در ایران و یا در هر کشور دیگر راه حل هر مشکل نیست.
این اما درست است که: نهادهایی با این ویژگی در ایران ضروری است و حاکم این کشور تاسیس آنها را وعده داده است.
به راستی بریتانیا قصد دخالت در امور ایران را ندارد.
پایبندی اما به این سیاست- به ویژه در ایران - همیشه آسان نیست.
هنگامی که ناآرامی عمومی آن چنان اوج گیرد که دولت را به به ستوه آورد و بدانیم که برای تجارت هم خطری جدی است، باید دست به کار شد و در امور ایران دخالت کرد.