خلاصه ماشینی:
"حس کردم که چون طبیعت را دوست میدارم در دریای«غریب»هم غریب نیستم،و عشق و علاقه- ای که بدان میورزم همهجا حبیب و پرستار من است.
*** چون شاید خوانندگان داستان بخواهند بدانند که این جزیره کدام است و آنرا چه نام یک صحفه دیگر میافزایم.
دریای«غریب»و جزایر«آنطیل» در چهار قرن و نیم پیش که کریستف کلمب بمقصد پیدا کردن راهی دریائی بسوی هند از مغرب بمشرق اقیانوس اطلس را در نوردید نخست به دریای غریب و جزائر آنطیل رسید و چون بخطا پنداشت بهند رسیده است،آنجا را هندوستان دانست و اکنون نیز آنها را«هند غربی»مینامند.
این دریا و جزائر آن میان دو قارهء امریکای شمالی و جنوبی قرار دارد و متعلق بچهار دولت انگلیس،فرانسه، امریکا و هلند میباشد یا مستقل است.
جزیرهای که درین داستان بدان اشاره شده«جامأتیکا»نام دارد و متعلق بدولت انگلیس است.
انگلیسها در اطراف این جزیره در امریکای جنوبی و مرکزی مستعمرات و جزائر دیگر نیز دارند و این جزیره از لحاظ جغرافیائی یک نوع مرکزیتی دارد."