چکیده:
سلفیگری و خشونت افراطی در قالب تکفیرگرایی از مهمترین مسائل امنیتی در جهان اسلام و فراتر از آن در سطح نظام بین الملل است. فهم افراطگرایی مستلزم مطالعهای روشمند و با نگاه به هویتیابی افراطگرایی سلفی در بستری تاریخی متأثر از تحولات سیاسی و اجتماعی صورت میپذیرد. بر همین اساس، پرسش اصلی مقاله این است که «گفتمان سلفی چه چارچوبهای هنجاریای دارد؟ و بر این اساس، تحول کنشی و نقشپذیری گروههای سلفی افراطی چگونه تبیین میشود؟» چه اینکه جریان سلفی افراطی معاصر، ضمن بهرهگیری از هنجارهای مشترک پایه اما به واسطة اداراکهای متفاوت از وضعیت پیش ِرو، دچار تحولاتی در نوع و شیوة کنشگری شده است. فرضیه اصلی چنین طرح میگردد که «چارچوب هنجاری درونی گفتمان سلفی مبتنی بر معانی؛ توحید، فهم دینی سلف و ... باورهایی نظیر؛ بدعت، جاهلیت و ... قواعد رفتاری مبتنی بر تکفیر و جهاد تعریف میشود و بر این اساس، آنان مبارزه برای کسب قدرت را از طریق کاربرد خشونت و حربه تکفیر پی گرفتهاند تا خلافت اسلامی را احیا نمایند. اما - علیرغم ثبات عناصر هنجاری درونی- تحولات عینی بیرونی باعث شکلگیری سه نوع کنشگری متفاوت در قالب سه نسل سلفی افراطی از القاعده تا داعش شده است.»
خلاصه ماشینی:
چارچوب های هنجاری پایه در گفتمان سلفی و تحول در کنشگری گروههای افراطی عبدالله مرادی 1 چکیده سلفیگری و خشونت افراطی در قالب تکفیرگرایی از مهمترین مسائل امنیتی در جهان اسلام و فراتر از آن در سطح نظام بین الملل است.
پرسش بعدی به این می پردازد که «جایگاه تاریخی سلفیگری چه مؤلفههایی دارد و سنتهای سلفی معاصر به عنوان منبع ظهور جریان افراطی کداماند؟» برای پاسخ به این پرسش، ابتدا تبیینی از جایگاه تاریخی اسلام حدیثی و حنبلیگری صورت گرفته و ضمن ارائه تعریفی از سلفیگری در معنای عام و خاص آن، سه سنت سلفی معاصر شامل: وهابیت شبهجزیره عربستان، جنبش دیوبندیه شبه قاره هند و سلفی جهادی شمال آفریقا بررسی میشود.
«بررسی عوامل اندیشهای و عینی شکلگیری القاعده» پایان نامهای است که ترکیب وهابیگری با اندیشههای سید قطب را -که منجر به برآمدن تفسیری افراطی از مفهوم جهاد گردید- به عنوان عامل اصلی شکلگیری القاعده تلقی میکند که وقوع انقلاب اسلامی در ایران و اشغال افغانستان توسط شوروی نیز به عنوان عوامل عینی در این امر دخیل بودهاند (بخشی شیخ احمد، 1385).
ابونصر ناامیدی و خشم مسلمانان از آمریکا را نقطه عطفی در بازخیزی بنیادگرایی اسلامی میداند (ابونصر، 1378) کتاب جهاد در غرب: خیزش سلفی گری نظامی بر این تأکید دارد که «هدف اصلی مبارزان مسلمان غلبه نیست، بلکه هدف به عقب راندن غرب مهاجم است؛ پروژهای که از دوران جنگهای صلیبی و دوران استعمار با هدف تحقیر و به حاشیه راندن اسلام از سوی جهان غرب آغاز گردیده و همچنان نیز سیاستمداران غربی به اتمام این پروژه می اندیشد (Egerton، 2011).