خلاصه ماشینی:
"پروانه یغمائی بمناسبت جشن تاجگذاری شاهنشاه آریامهر چهارم آبان ماه 1346 چو شه بر سر نهد تاج کیانی برانگیزد شکوهی آسمانی شهنشاه هنرور آریامهر خدیو دادگستر آریامهر بخوان تاریخ پیشین روزگاران ببین احوال دیگر شهریاران که از دوران کورش تا رضا شاه نبوده است این چنین شاهی دل آگاه یکی انگشتری خاور زمین است بدان انگشتری ایران نگین است نگویم همچو ایران کشوری نیست ولی زین ملک،ملک بهتری نیست خوش اندر خوش هوایش هست و آبش زمینش،آسمانش،آفتابش به هر دستش طبیبی را گیاهی است ز هر مرزش به گیتی شاهراهی است ز دریایش بکشتی چون نشینی سراسر ملک دنیا را ببینی نه تنها از طبیعت بهرهمند است که از علم و فضیلت سر بلند است یکی از عالمانش ابنسیناست که تألیفات او مطلوب دنیاست بود سعدی یکی از شاعرانش که میخوانند از پیغمبرانش ز دانش هرکجا نام و نشان است در آنجا پای ایران در میان است در این کشور چنین شاهی بباید که بر ارج و بهای آن فزاید شهنشاهی که با لطف آلهی نپوید جز به راه خیرخواهی توانائی ببخشد لشکرش را که تا آرام دارد کشورش را توان کاری چو با تدبیر کردن نشاید کار با شمشیر کردن (1)-در جشن تاجگذاری اشعار بسیار به دفتر مجله رسیده که قطعهای چند از میان آنها انتخاب و چاپ میشود."