چکیده:
هدف پژوهش حاضر تعیین رفتار استنادی نویسندگان پایاننامههای کارشناسیارشد رشته کشاورزی و
تشخیص الگوهای رفتاری, اطلاعاتیء زبانی و زمانی مورد استفاده آنهاست. این بررسی یک پژوهش
کتابسنجی (با استفاده از فن تحلیل استنادی) و از نوع تحلیل محتواست. جامعه آماری پژوهش را کلیه
استنادهای موجود در بخش منابع و مآخذ پایاننامههای کارشناسی|رشد رشته کشاورزی دانشگاه بوعلیسینا
مابین سالهای ۱۳۸۰-۱۲۸۹ (۲۲۷۰ استناد) تشکیل میدهد. ابزار مورد استفاده تحقیق فیشبرگههای
مخصوص بود و اطلاعات مورد نیاز با استفاده از روشهای کتابخانهای و تحلیل استنادی گردآوری شد؛
سپس دادهها به کمک آمار توصیفیء تحلیلی و نرمافزارهای[SPSS19 ،2007 Excel مورد تجزیه و تحلیل
قرار گرفتند: کتب بعد از نشریات مهمترین منبع مورد استفاده بوده و پژوهشگران به منابع قدیمی استناد
کردهاند. روحیه همکاری نویسندگان ضعیف است. بیشترین استناد به منابع فارسیزبان صورت گرفته و
برترین کشورها از نظر توزیع جغرافیایی ایران» آمریکا و انگلستان هستند. نیمعمر کل کتب و مجلات ۱۳ سال
محاسبه شد. استناد به مجلات لاتین بیشتر از استناد به نشریات فارسی است.
خلاصه ماشینی:
احمدزاده (١٣٨٤) در تحقیقی زیر نام «تحلیل استنادی مآخذ پایان نامه های دکترای شهرسازی و معماری دانشکده هنرهای زیبا» با هدف بررسی الگوی رفتاری فارغ التحصیلان معماری و شهرسازی ، و نیز بررسی ویژگی های استفاده از منابع اطلاعاتی در کارهای تحقیقاتی آنان ، به تحلیل استنادی ٣٥ عنوان پایان نامه دکترای شهرسازی و معماری دانشکده هنرهای زیبا از ابتدا تا پایان سال ١٣٨١ دست می زند و اعلام می کند که کتابها با ٨٢/٦ درصد بیشترین استناد را داشته اند، مجلات از قانون برادفورد تبعیت کرده و بیشترین زبان مورد استفاده دانشجویان فارسی و سپس انگلیسی است .
اسماعیل زاد حجبی (١٣٩٠) پایان نامه خود را تحت عنوان «تحلیل استنادی طرح های پژوهشی اعضای هیأت علمی دانشکده دندانپزشکی تبریز جهت تعیین الگوهای رفتار علمی پژوهشگران ١٣٨٨- ١٣٨٣» نوشت ، نامبرده با استفاده از روش های آمار توصیفی و از طریق نرم افزارهای SPSS و Excel به تجزیه و تحلیل داده ها پرداخت و نتیجه گرفت که بیشترین تعداد مقالات (٢٧ مورد) مربوط به گروه دندانپزشکی ترمیمی است .
توزیع فراوانی انواع منابع مورد استناد در پایان نامه ها پاسخ فوق با نتایج صدیقی (١٣٨٠)، تصویری قمصری و جهان نما (١٣٨٥)، جهانفر (١٣٨٧)، قلی پور (١٣٨٨)، اسماعیل زاد حجبی (١٣٩٠) و چی کیت و پاتیل (٢٠٠٨) همخوانی دارد و با یافته های آژیده (١٣٨١)، احمدزاده (١٣٨٤)، اوکی (٢٠٠٣)، ریاحی نیا (٢٠١٠) و اوزن اوچاک (٢٠١١) که کتب را در درجه اول اهمیت می دانند مطابقت ندارد.