چکیده:
برخی واقفان ممکن است در وقف¬نامه خود مقرر دارند که در صورت انقراض نسل موقوف¬علیهم خاص، وقف مزبور عام گردد. این مطلب بر وضعیّت منافع و درآمدهای موقوفات تاثیرگذار است و باید تکلیف آن مشخص گردد. مساله مهم قابل طرح در اینجا چگونگی و نحوه اقامه دعوای انقراض موقوفعلیهم و اثبات آن است. روشن شدن زوایای این امر منوط به بررسی مسائلی چون نوع دعوا و خواسته آن، تعیین خواهان و خوانده دعوا، حوزه صالح بر اقامه دعوا، مرجع صالح به رسیدگی و در نهایت تعیین ادلّه اثبات دعوای مزبور خواهد بود. اهم نتایج این پژوهش بدین شرح است: نیازی به طرح دعوا با خواسته انقراض موقوف¬علیهم خاص نیست و میتوان این دعوا را با خواسته عامبودن وقف نیز مطرح نمود؛ متولّی یا سازمان اوقاف بهعنوان خواهان میتوانند دعوای عام بودن یا انقراض موقوف¬علیهم را در دادگاه صالح اقامه نمایند؛ حوزه صالح بر اقامه دعوا همان مکانی است که موقوفه غیرمنقول در حوزه آن قرار دارد؛ در صورتی که مصادیق موقوف¬علیهم خاص مورد اختلاف نباشد نیازی به مراجعه به دادگاه نیست و مطابق قانون در موقوفات عامّ فاقد متولّی، سازمان اوقاف متصدّی امر است و در موقوفات دارای متولّی باید طبق مفاد وقف¬نامه عمل شود اما در موارد اختلاف بهتر آن است که دعوا به طرفیّت دادستان اقامه گردد؛ تنها مرجع صالح بر رسیدگی به دعوای مزبور، دادگاه حقوقی است و نکته پایانی آنکه میتوان به ادلّه اثباتی چون شهادت و امارات قضایی و تحقیق محلی و مراجعه به ادارات ثبت احوال، بر اثبات دعوای مورد بحث، تمسّک جست.
خلاصه ماشینی:
اهم نتایج این پژوهش بدین شرح است: نیازی به طرح دعوا با خواسته انقراض موقوفعلیهم خاص نیست و میتوان این دعوا را با خواسته عامبودن وقف نیز مطرح نمود؛ متولی یا سازمان اوقاف بهعنوان خواهان میتوانند دعوای عام بودن یا انقراض موقوفعلیهم را در دادگاه صالح اقامه نمایند؛ حوزه صالح بر اقامه دعوا همان مکانی است که موقوفه غیرمنقول در حوزه آن قرار دارد؛ در صورتی که مصادیق موقوفعلیهم خاص مورد اختلاف نباشد نیازی به مراجعه به دادگاه نیست و مطابق قانون در موقوفات عام فاقد متولی، سازمان اوقاف متصدی امر است و در موقوفات دارای متولی باید طبق مفاد وقفنامه عمل شود اما در موارد اختلاف بهتر آن است که دعوا به طرفیت دادستان اقامه گردد؛ تنها مرجع صالح بر رسیدگی به دعوای مزبور، دادگاه حقوقی است و نکته پایانی آنکه میتوان به ادله اثباتی چون شهادت و امارات قضایی و تحقیق محلی و مراجعه به ادارات ثبت احوال، بر اثبات دعوای مورد بحث، تمسک جست.
اینک پرسش آن است که در چنین مواردی، دادخواست مورد نظر باید به طرفیت چه کسانی تقدیم مراجع قضایی گردد؟ بهدیگر سخن چگونه میتوان انقراض نسل را اثبات کرد؟ پرسشهای مطروحه دارای اهمیت به سزایی است؛ زیرا: یکم آنکه موقوفعلیهم خاص تا زمانی که منقرض نشدهاند براساس نص وقفنامه، مالک منافع و درآمد موقوفه هستند و اگر موقوفه در وقف خاص، متولی منصوص داشته باشد، متولی مزبور باید درآمد موقوفه را صرف موقوفعلیهم نماید و اگر متولی نداشته باشد، برابر مفاد بند 1 ماده 1 قانون تشکیلات و اختیارات سازمان حج و اوقاف و امور خیریه مصوب 2/10/63،<FootNote No="3" Text=" بند 1 ماده 1 قانون تشکیلات و اختیارات سازمان حج و اوقاف و امور خیریه مقرر میدارد: «اداره امور موقوفات عام که فاقد متولی بوده یا مجهولالتولیه است و موقوفات خاصه در صورتی که مصلحت وقف و بطون لاحقه و یا رفع اختلاف موقوفعلیهم متوقف بر دخالت ولی فقیه باشد».
کلیدواژه ها:
ادلّه اثبات دعوا
،
انقراض موقوفعلیهم
،
حوزه و مرجع صالح به رسیدگی