چکیده:
یکی از علوم کاربردی در پژوهشهای قرآنی، بهرهگیری از علم معناشناسی در این پژوهشهاست. در این پژوهش تلاش بر این است که یکی از مصادیق قوة نطق در انسان یعنی مشتقات واژة «نطق» در قرآن بررسی شود. نکتهای که در زمینة کاربرد این واژه در زبان قرآن کریم مطرح میباشد، این است که مشتقات این واژه در زبان قرآن کریم برای اشاره به سخنگفتن غیرانسان نیز به کار رفته است و این در حالی است که زبانشناسان و واژهشناسان عرب کاربرد این واژه و مشتقات آن را ویژة انسان دانستهاند. نتایج بهدستآمده از تحلیل دادهها در چارچوب نظریه تلفیق مفهومی موید این واقعیت است که کاربرد مشتقات «نطق» برای اشاره به سخنگفتن غیرانسان در زبان قرآن کریم به منظور تقریب ذهن بشر به حقایق غیرمادی با واسطة اشیا و پدیدههای ملموس و عینی جهان مادی است. قرآن کریم برای بیان مفاهیم انتزاعی همچون روشن شدن حقایق بر انسان در روز قیامت، از تلفیق مفاهیم عینی و ملموس بهره برده است.
خلاصه ماشینی:
مؤذنی (مؤذنی، 1393، ص13) در بررسی بیت زیر که برگرفته از بوستان سعدی است، معتقد است که درک معنای این شعر، نیازمند چیزی فراتر از درک معنای استعارة مفهومی است که همان تلفیق مفهومی است: اگر مرده مسکین زبان داشتی به فریاد و زاری فغان داشتی آنچه از تحلیل این بیت بر می¬آید آن است که برای درک معنای این جمله به چندین فضا نیاز داریم: فضای ذهنی یک انسان مرده و فضای ذهنی یک انسان زنده.
چنین نیست که ویژگی¬های دامنة مرده و زنده در اینجا هم¬سان انگاشته شده باشد تا فضای ذهنی انسان مرده درک شود، بلکه باید گفت که این دو فضا در حکم دو درونداد هستند که فضای سومی پس از تلفیق آنها پدید می¬آید.
ب) تحلیل داده¬ها همان¬طور که پیش¬تر گفته شد، واژة «نطق» به همراه مشتقات آن دوازده مرتبه و در یازده آیة قرآن کریم آمده است: این واژه و مشتقاتش در سه آیه¬ در مورد انسان به کار رفته است؛ آنجا که کلام وحی در دو مورد به سخنگفتن کافران (نمل: 85/ مرسلات: 35) و در یک مورد به سخن گفتن اهل یقین (نجم: 3) اشاره می¬کند.
بنابراین پرسشی که در ابتدا مطرح کردیم، اینجا رخ می¬نماید: بهرغم اینکه از نظر پژوهشگران و واژه¬شناسان زبان عربی فاعل «نطق» و مشتقات آن انسان است، تناقضی که در آیات فوق دیده می¬شود چه تبیین زبان¬شناختی دارد؟ برای پاسخگویی به این پرسش، داده¬های پژوهش در چارچوب نظریة تلفیق مفهومی ارائهشده از سوی فوکونیه و ترنر بررسی میشود.
در فضای تلفیقی هم شاهد پیدایش ساختار نوظهوری هستیم که در هیچ کدام از فضاهای درونداد به تنهایی موجود نیست و آن حضور شیئی بی¬جان است که توانایی سخنگفتن دارد؛ درحالیکه این ویژگی متعلق به موجودی جاندار به نام انسان است.