چکیده:
هدف این پژوهش، بررسی پیشایندها و پیامدهای جهتگیری مذهبی، در قالب یک مدل علّی بود. روش پژوهش، از نوع تحقیقات توصیفی و طرح همبستگی بود. جامعة آماری، تمامی دانشآموزان مقطع متوسطه نظری (دورة دوم) شهر شیراز در سال تحصیلی 93-92 تشکیل میدادند. از این میان، تعداد 215 نفر (111 دختر و 104 پسر) به روش نمونهگیری خوشهای انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها، از پرسشنامههای شیوههای فرزندپروری، جهتگیری مذهبی و اضطراب مرگ استفاده شد. برای تجزیهوتحلیل دادهها از روشهای ضریب همبستگی پیرسون و آزمون تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج جدول ماتریس همبستگی نشان داد که بین اکثر متغیرهای پژوهش حاضر همبستگی معناداری در سطح 01/0<P وجود داشت. در ادامه، نتایج تحلیل مسیر حاکی از معناداری نقش واسطهای ابعاد جهتگیری مذهبی در رابطه میان شیوههای فرزندپروری و اضطراب مرگ بود. بهطورکلی، میتوان گفت: جهتگیری مذهبی و شیوههای فرزندپروری دو مورد از عوامل اصلی برای بررسی اضطراب مرگ میباشند.
خلاصه ماشینی:
در ارتباط بین جهتگیری مذهبی و اضطراب مرگ، تحقیقات صورت گرفته حاکی از این است که جهتگیری مذهبی بیرونی، همبستگی مثبتی با اضطراب مرگ دارد (لی و همکاران، 2013؛ منصورنژاد و کجباف، 1391)، درحالیکه بین جهتگیری مذهبی درونی و اضطراب مرگ همبستگی منفی وجود دارد (همان).
از سوی دیگر، برخی تحقیقات نشان دادهاند که جهتگیری مذهبی، نقش واسطهگری در بین سن و اضطراب مرگ (هنری و پاتریک، 2014) و نقش واسطهگری در بین شیوههای فرزندپروری و معنای زندگی دارد (خلیلیفر و همکاران، 1393).
همانگونهکه نتایج شکل 2 و جدول 4 نشان میدهند، فرزندپروری دموکراتیک دارای اثر منفی بر جهتگیری مذهبی درونی است (19/0-=β و 001/0=P).
در راستای این هدف، یافتهها نشان داد که بین شیوههای فرزندپروری با جهتگیری مذهبی و اضطراب مرگ، رابطة معنادار وجود دارد.
این یافتهها، نشان میدهد که افراد دارای جهتگیری مذهبی بیرونی، در خانوادههایی زندگی میکنند که در آنها به اطاعت از مراجع قدرت، کنترل و همنوایی تأکید زیادی میشود (کورشنیا و همکاران، 1389).
همچنین، نتایج حاصل از تحقیق نشان دادند که جهتگیری مذهبی درونی، پیشبین منفی اضطراب مرگ است.
از سوی دیگر، نتایج تحقیق نشان دادند که جهتگیری مذهبی بیرونی پیشبینیکنندة مثبت و قوی اضطراب مرگ است.
پیشنهادات با توجه به ارتباط مثبت جهتگیری مذهبی بیرونی، با اضطراب مرگ دانشآموزان، پیشنهاد میشود دستاندرکاران نهاد تعلیم و تربیت (خانواده، مدرسه و جامعه) و نهاد دین، برای کاهش این بعد و افزایش جهتگیری مذهبی درونی، در دانشآموزان برنامهریزی صورت دهند.